مروری بر نمایش «کارخانه 04» در گالری محسن
18 اسفند 1400سری چهارم نمایشهای گروهی گالری محسن با عنوان «کارخانه 04» از 3 تا 19 دیماه 1400 در طبقهی منفییک این گالری برپا بود.
بنابر بیانیهی این رویداد، نمایشهای گروهی کارخانه از تابستان 1397 با هدف تمرکز بر آثار درحالِانجام یا کمتردیدهشدهی برخی هنرمندان گالری محسن و نیز ارائهی آثاری که در آرتفرها و نمایشگاههای خارج از ایران به نمایش درآمدهاند، اما مخاطبان داخل ایران هنوز شانس دیدن و مواجههی مستقیم با آنها را نداشتهاند، برگزار میشود. در نمایش گروهی «کارخانه 04» مجموعه آثار یا تکاثری از هنرمندان در گالری چیدمان شدهاند. هر مجموعه عنوان مجزایی دارد و آثار در مسیری مشترک، اما با تکیه بر زبان بصری شخصی هر هنرمند شکل گرفتهاند. این آثار همراستا با مجموعه آثار قبلی هنرمندان یا آثار درحالِانجام خارج از مجموعه، شانس دیده شدن یافتهاند.
با نگاه کلی به آثار این نمایش، رویکرد متفاوت و تنوع تکنیک و رسانهها مشهود است. کارها هرچند در کلیات و خصوصیات بصری متفاوتند، اما اشتراکات بسیاری در محتوا و معنا دارند؛ از عناوین تأثیرگذار و قابل تأمل هر مجموعه گرفته، تا توجه هنرمندان به مفاهیم انتقادی_اجتماعی که به تصویرگری اضمحلال طبیعتهایی خالی از انسان یا جهانی خیالی و رویاگونه انجامیده است. به بیانی دیگر هنرمندان در «کارخانه 04» از پس نظاره بر طبیعت یا نگاهی به خاطرات و خیالات، مخاطبان را با ذهنیت و افکار درونی خود که در حالت کلی توصیفی از حالوهوای انسان کنونیست، همراه می کنند. همنشینی این موارد توجه قابل ملاحظه و تمرکز بیشتر مخاطبان برای مواجهه با آثار را میطلبد.

امیرحسین زنجانی | راست، چپ، گروه کر | هلهله | 1400 | رنگ روغن روی بوم | 130 × 360 سانتیمتر
این دوره از «کارخانه 04» با آثار ساسان ابری، امیرحسین بیانی، مجید بیگلری، میلاد جهانگیری، امیرحسین زنجانی، بهرنگ صمدزادگان، علی فی، زهرا قیاسی، امیر نصرکمگویان، حسین محمدی، سید محمد مساوات و مهسا نوری برگزار شد.
با ورود به نمایش با اثری از امیرحسین زنجانی با عنوان «هلهله» مواجه میشویم که رنگهای مکمل، آبیها و نارنجیها و خاکستریها با شرههای رنگ و لکههای قرمز در آن به چشم میخورد. این اثر با تفکیک رنگی به دو قسمت تقسیم شده است که هرکدام همهمه و تجمع ارتشی انسانی را نشان میدهند. جایجای این اثر پرترههایی درهمتنیده از سربازانی را نشان میدهد که در حال سلام نظامی، به نقطهای مینگرند. بهعلاوه نمایش این چهرهها نه به قصد نمایش هویت افراد، بلکه از طریق مخدوش کردن و تکرار و ایجاد ریتم در تصویر ایجاد شده است.

امیرحسین بیانی | زیستگاه | وفاداری (قسمت سوم) | 1400 | رنگ روغن روی بوم | 150 × 180 سانتیمتر
در این نمایش امیرحسین بیانی با یک اثر از مجموعهی «وفاداری» حضور دارد. این کار بهدلیل حذف انسان تفاوتهایی با مجموعه آثار اخیر وی دارد، اما همچنان بار سیاسی آثار بیانی را حمل میکند. او در این اثر با به تصویر کشیدن چارچوبهای متصلبههم، که بهشکل اسکلتی از خانه با شرههایی خونین از بالای کادر چشم را به تماشای منظرهی پشت آن هدایت میکند، گویی دست به تسخیر و تقسیم منظرهای زده است که یاد مرگ، هول و ترس از آن را در بیننده بیدار میکند. این حس با نمایش غروب و غم مستتر در آسمان اوج میگیرد و همراه با آبشاری در پایین کادر جاری میشود و به انتها میرسد.

مهسا نوری | نمای چیدمان
در این کارخانه مهسا نوری و زهرا قیاسی با مناظر سحرآمیز و رنگهای شفاف بهکاررفته در آثارشان، مخاطب را با صحنههایی رویایی روبرو میکنند. «غسل با رویا» عنوان آثار مهسا نوری است که رودخانهها و آسمانهایش را با رنگهای اغلب سبز و ارغوانی رنگآمیزی میکند. عناصر بهکاررفته در این آثار برای بیننده یادآور تماشای خواب و رویاست و اسب شاخدار، کودکان و الههها در برکهها یا رودخانهها و بازتاب نورهای درخشانشان، تلاش نوری در هرچه خیالانگیز جلوه دادن مناظرش را نشان میدهد.
زهرا قیاسی علیرغم جادویی جلوه دادن طبیعت، مهارت زیادی در پرداختن به آثار به شیوهی واقعگرایانه دارد و لحظاتی را تصویر کرده که گویی مخاطب و نقاش، تنها ناظران و انسانهایی هستند که شانس دیدن شکوه نهفته در صخرهها و آبشارها را دارند. وی بر دیدن یک منظره از نقطهای خاص تأکید دارد و با ترکیببندی که در آثارش بهکار میگیرد، مخاطب را به دیدن شگفتیهای نهان در این طبیعت دعوت میکند. وی با یک اثر از مجموعهی «آنجا که خورشید از غرب طلوع میکند و در شرق غروب» عظمت یک منظرهی زیبا را با تمام جزئیاتش آشکار میکند. آثار این هنرمند مرز بین واقعیت و خیال را میپیماید؛ از یک طرف با پرداختن به اجزای تصویر، طبیعت بسیار ملموس جلوه داده شده و آن را به جهانی که در آن زندگی میکنیم نزدیک کرده و از طرف دیگر صحنهها، رنگها و جلوههایی که در اثر ایجاد شده، به جهانی دیگر میماند؛ گویی بهراستی خورشید در حال طلوع از غرب باشد.

زهرا قیاسی | اعتراف عصرگاهی | ونوس جایی که خورشید از غری طلوع و در شرق غروب میکند | 1400 | رنگ روغن روی بوم | 150 × 220 سانتیمتر

میلاد جهانگیری | نمای چیدمان
این دنیای خیالی در اثر میلاد جهانگیری با نام «سوگواری در دست ساخت» بهصورت طبیعتی یکدست و خاکستری ظاهر شده است. وی با ویژگیهایی چون نمایش سرمای حاکم بر درختان تُنُک، ذرههای معلق برف در آسمان و تنهایی انسانی فرشتهمانند و سکویی که بر آن نشسته، بیننده را در انتظار واقعهای نگه میدارد؛ همچنان که عنوان این اثر ذهن ما را به پس از واقعه معطوف و برای سوگواری آماده میکند. این سوگواری در چهار اثر از مجموعهی «روزهایی تلخ» با فرمهای غالبی همچون شمعها و پسزمینههای تیره و تاریک ادامه مییابد.

امیر نصر کمگویان | نمای چیدمان
تنوع آثار در «کارخانه شماره 4» به تنوع چیدمان نیز انجامیده است. بهعنوانمثال امیر نصرکمگویان علاوه بر آثار دوبعدی، که بر دیوار نصب شدهاند، با یک اثر حجمی به آثارش نظم بخشیده و اینبار «جعبه افکار» را همانند آثار دوبعدی با ورق آلومینیوم سامان داده است. قرینههایی از ورقهای آلومینیوم بهعنوان بستر اصلی این آثار به یکدیگر متصل شدهاند و به اشکال مشخصی از قطعات ماشین، موتور یا ساختمان میمانند. تصاویری که اغلب فرمهای مکانیکی-صنعتی هستند، بههمراه عناصری ارگانیک از اندام پرندگان و گیاهان، به بستر آلومینیومی منتقل شدهاند و با نمایش جهانی فرازمانی همراه با غلبهی تکنولوژی، به هماهنگی کامل با یکدیگر دست یافتهاند.
قرینگی که در چیدمان آثار این نمایش وجود دارد، در آثار دوبعدی بهرنگ صمدزادگان بهشکلی پازلگونه نیز به چشم میخورد و فضای مناسبی را برای چیدمان اشیای سرامیکی بر دیوار فراهم کرده است. با دقت در هر اثر از مجموعهی «عشاق در تاریکی» با زبان بصری صمدزادگان آشنا میشویم و روایتمندی و قصهگویی وی را از پس لکههای سفید پراکنده در آثار درک میکنیم. تشویش نهان در پس رنگهای درخشان، با وجود این لکهها تشدید شده و بار سیاسی-اجتماعی آثار صمدزادگان را نیز یادآور میشود. در این آثار فیگورهایی درهمتنیده، گاه در حال فریاد با مشتهای گرهکرده و گاه با دهانهایی بسته تصویر شدهاند که گویی بهدنبال آرمانهایشان، چیزی را طلب میکنند.

بهرنگ صمدزادگان | عاشقان در تاریکی | رو به سوی اتوپیا | 1400 | چیدمان 12 قطعه
همچنین یادمانهای سرامیکی که روی طاقچهای در کنار این مجموعه چیدمان شدهاند، به سرنوشت تاریک، تنهایی و یادگاری از رفتگان و آشفتگی وقایع اشاره دارند. رنگ سیاه این اشیاء، سرنوشتی شوم همراه با فراق و مفاهیمی چون تحقق نیافتن، گذر زمان، اضمحلال و تباهی را به ذهن متبادر میکنند. این مفاهیم در بستر آثار مجید بیگلری با عنوان «دوده، مه، خاک» با ترکیب موادی از جمله ورق آهنی، قوطی روغن موتور، چسب، پارافین، جوهر و آبرنگ و کلاژی از نقاشی و عکس سر بر آورده است. بیگلری با برخوردی انتزاعی، مهروموم، محو و مخدوش کردن بستر و عکسهای بهکاررفته در آثارش را در پی گرفته و روند زنگزدگی و خوردگی که بر اثر مرور زمان بر سر اشیا و تصاویر میآید را سرعت بخشیده است؛ این شیوهی بیان میتواند نشانی از گذر زمان و تأثیرات آن یا نمایش عملی انسانی و تعمدی نیز باشد. این ویژگیها بههمراه حضور اشکال هندسی، خطوط و سطوح در آثار دو بعدی وی، مانند نقشهای از مکان وقوع یک اتفاق هستند و گویی از دل حجمی آهنی که درست زیر این آثار و روی زمین قرار گرفته است، برآمدهاند.
بدنهی اصلی این اثر که از آهن ساخته شده، بهوسیلهی رنگ و پارافین زدوده شده است. بهعلاوه نحوهی چیدمان آن، بیننده را به دید از بالا، توجه به درون و برون، ساختار و نقشهی یک مکان دعوت میکند؛ بهعبارتی بیننده با نگاهی خداگونه شاهد روایت تلخی است که از طرفی زدودگی موجود در آثار مانند دوده، مه و خاک، مانع برداشت مستقیم بیننده از آن شده و از طرفی دیگر به اهمیت و عمق یک فاجعه اشاره دارد.

مجید بیگلری | نمای چیدمان

ساسان ابری | بدون عنوان | مجال | 1400 | عکس منتقلشده روی کاغذ | 71 × 73 سانتیمتر
از منظر مقایسه با آنچه بیگلری مدنظر دارد، در آثار ساسان ابری گذر زمان و تأثیرات آن تلطیف شده است؛ بهگونهای که در مجموعهی «مجال» همچون دیگر آثار، ابری دستخط همیشگی خود را با تکرار خطوط ظریف و رشتهمانند و انتقال تصاویر با تکنیک چاپ بهوسیلهی مواد شیمیایی و ابزارهایی چون قاشق و چنگال نمایان کرده و اینبار ما را با پرترهها و فیگورهایی انسانی مواجه میکند. او از طریق چیدمان این فرمها بر کاغذ به همنشینی جمعی از افراد در عکسی خانوادگی اشاره دارد و با برخوردی کمینهگرا، در پس سبکی و خلوتی ترکیببندی، تصاویری در حال محو شدن در ذهن را یادآور میشود؛ مانند خاطراتی که از آن فقط حالت چهرهها و لبخندها باقی مانده است.

محمد مساوات | بدون عنوان | عَن و مُرق | 1400 | رنگ روغن روی کاغذ | 73 × 53 سانتیمتر
طنز تلخ در انتخاب عناوین و مضامین مجموعهی «عَن و مُرق» از محمد مساوات، نهتنها ما را با توانایی وی در بازی با کلمات آشنا میکند، بلکه این بازیگوشی در آثار او در این نمایش نیز مشهود است. تصویر آنچه که از گُل و مُرغ در ذهن یک بیننده وجود دارد، در مواجهه با این آثار و تغییر و جابجایی کلمهی گُل با عَن و همنشینی متضاد آنها از لحاظ معنا و تغییر غ به ق در مُرق، بهکلی دگرگون می شود. از این جهت نیز آثار مساوات در «کارخانه 04» را میتوان در ادامهی مجموعهآثار وی با نام «شادی حاد» دید؛ اگر شادی حاد با وام گرفتن فرمها از نقاشیهای گل و مرغ به مخدوش کردن آنها پرداخته بود، در مجموعهی «عَن و مُرق» شکل گُل و مرغها با زبانی تندتر و با کمک لکههای کوچک قهوهایرنگ با اشکال ساده، حین نمایش کنش نقاش در پی حرکت سریع دست، بهکل منحل شده و گاه بیمعنا و فرم مینمایند. بهعبارتی مساوات با پاشیدن رنگ و روش نقاشانهاش، همراه با تأکید بر رنگ قهوهای، عناصر آنچه را که از گل و مرغ در ذهن داریم به نقد کشیده و ما را به خنده وامیدارد. لکهها و نقاط کوچک در آثار مساوات اصراری برای تأکید بر فرم گُل، مرغ یا مُرق بودن آن ندارند و میتوانند هردو را شامل شوند؛ بهگونهای که تجمع و تفرق این اشکال به تفاوتهای فرمی انجامیده و هردو نوع را شامل میشوند. این آثار گُل و مرغهای معاصر و همراستا با روزگار کنونی ما را نشان میدهند.
روزگاری که حسین محمدی با تصویر، جسمیت شیءای مانند علوفههای منظم و تلانبارشده، با شیوهی بیانِ بازنمایانه و حذف انسان بهعنوان کنندهی کار و شکلدهندهی این منظره، ایجاد کرده، مخاطبان را با خطوط تکرارشونده، رنگهای طلایی و اکر، به یاد مناظر مونه و آنچه که وی در ثبت لحظهای از زمان بهدنبالش بوده است، میاندارد. اگر تصویر در اثر محمدی با نام «یزشن» با ابزار آشنای نقاشی بر بوم و خطوط موازی و منقطع شکل گرفته است، در آثار علی فی در مجموعهی «ادراک پریشی» از طریق علم برنامهنویسی بر بسترهای سیاه فلزی و تجمع و تفرق ترامهایی رنگی با اندازهی مختلف ایجاد شده و خاطرات وی را در قالب مناظری طبیعی نشان میدهد.

حسین محمدی | شجاع 4 - بروی اروند | یَزشن | 1400 | اکریلیک روی بوم | 145 × 200 سانتیمتر

علی فی | ادراکپریشی-22 | ادراکپریشی | 1400 | متال پرینت | 120 × 120 سانتیمتر
تشابهات مفهومی و انضمامی آثار در نمایش گروهی «کارخانه 04» از آن جهت نیز قابل بررسی است که انتخاب این هنرمندان در کنار یکدیگر، سلیقهی حاکم و دید کلی گالری محسن را نشان میدهد؛ چرا که آثار بهنمایشدرآمده همگام با جریان هنر معاصر با رویکردی بینارشتهای سعی بر ارائهی آثار هنرمندانی دارد که همسو با اهداف این گالری، با جامعهی برآمده از آن نیز هماهنگ هستند. بنابراین عنوان کارخانه، همانطور که در بیانیهی این نمایش آمده است، خانهای است همواره در حال شدن؛ شدن و به منصهی ظهور رسیدن آثاری معاصر که در پی جستجوی معانی در مجموعهآثاری از این هنرمندان، خارج از مجموعه و در کنار دیگر آثار، معنی یافتهاند و هنرمندان نیز در پی خلق آثار درحالانجام، ما را با بخشی از آن همراه میکنند.
گالری محسن بهعنوان ناظر بر این کارخانه، خود دست به نمایش گردانی آثار زده است و این مهم میتواند پاسخی به این سؤال که «چگونه گالریها هنرمندان خود را انتخاب میکنند» نیز باشد. بدینمنظور با یافتن دلایلی فراتر از میل به خلق یک اثر هنری و نمایش آن در گالری، در پی درک تشابهات تکنیکی و مفهومی آثار، میتوان خط فکری هنرمندان، نمایشگردانان و گالریداران را نیز دنبال کرد.
تمامی تصاویر استفاده شده در متن متعلق به گالری محسن است.