نگاهی به نمایش رضا عابدینی
13 مهر 1400پلاس 2 در مهر ماه هزار و چهارصد شاهد برپایی نمایشی از آخرین مجموعه آثار رضا عابدینی است. عابدینی (متولد ۱۳۴۶) پس از گذشت ششسال از نمایش انفرادیاش در تهران که با عنوان «طراحی خط» در گالری آب انبار برپا شد، اینبار نیز به روش مرسوم خود، در نمایش «تحدید» به دنبال کنکاش در حروف و خط فارسی رفته است. «تحدید» دنبالهای است بر سفر دورودراز و شاید بیپایان عابدینی در پیچوخم این حروف بیانتها.
فضا همان فضای آشناست؛ حروف پیچخورده در یکدیگر، اشکال، آدمها و سرگشتگیهایشان با همان پسزمینههای خالی و سفید. اینبار اما حروف و واژهها صریحتر خود را نشان میدهند. در «تحدید» آن طراحیهای محو و خالی از عناصر بصری، پر از جزییاتی از آدمها و اشیاء کمرنگ شدهاند. حروف، واژهها و جملات همهجا را تسخیر کردهاند. گویی میخواهند خود را جار بزنند: «نگاهمان کنید، شما از خواندن ما عاجزید!»
«تحدید» به عرصهی فریاد اشکالی که خود را حروف و واژگان جا میزنند، تبدیل شده است. مجموعهای متشکل از آثار بسیار در اندازههای مختلف، که همهی آنها در همین فضا نفس میکشند. توجه کمتر به طراحی آدمها و اشکال در «تحدید»، حروف را برجستهتر نشان میدهد و بعضی از آثار به گونهای از انتزاع تمایل پیدا میکنند. اینبار آنها آنقدر جلبتوجه میکنند که دیگر جایی برای فرمهای آشنا و مرسوم اشیاء و دیگر چیزها باقی نمیگذارند. آنها دیوارهای گالری را پر کردهاند و از همان بدو ورود به مخاطب هجوم میآورند. جایی خالی از آنها دیده نمیشود. همهچیز در اختیار آنهاست.
آثار مجموعهی «تحدید» که بخش عمدهی آنها را واژگان ناخوانا تشکیل میدهد، پیوستگی مشخصی با یکدیگر دارند. جاگیری و چیدمان آنها با فاصلههایی اندک در کنار یکدیگر، این حس را القا میکند که تمامشان در یک قاب فرضی، توانایی ساخت یک اثر واحد را دارند.

نمای چیدمان نمایش «تحدید» در پلاس 2
عابدینی سالهاست که به تفحص در فرهنگ دیداری ایران میپردازد. برای او خط همیشه مسئله بوده است. خطی که پیوندی مستقیم با حروف و کلمات دارد و وظیفهی ساخت آنها را به دوش میکشد. در مجموعهی «تحدید» -درامتداد همان مسیر همیشگی عابدینی- این وظیفه از دوش خطوط سازندهی کلمات برداشته میشود. آنها دیگر برای ساخت معنا کنار هم قرار نمیگیرند. هنرمند در اینجا آنها را نابود نمیکند، بلکه میکوشد با طراحی خاص حروف و گره دادن آنها در یکدیگر، فرایند رسیدن به معنا در واژگان شکل گرفته را تقریباً غیرممکن سازد. کلمات و جملات ساختهشده با خط، اینبار معنای قراردادی خود را پس میزنند؛ به چیزهای مشخصی ارجاع داده نمیشوند و نمیتوان از آنها نتیجهی معلومی گرفت. به عبارتی آنها از کارکرد روزمرهی خود خالی میشوند و به فرمهای بصری تبدیل میشوند. آنها دیگر در راه ساخت دالهایی برای پیدا کردن مدلول به کار نمیروند. در بین کارها اثری وجود دارد که واژهی «کلام» در آن واضح و خوانا دیده میشود و در زیر آن دوباره همان خطوط نامشخص خودنمایی میکنند. آنها بهگونهای کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که انگار بار و مسئولیت «کلام» را به دوش میکشند. قرار گرفتن واژهی کلام در کنار دیگر واژگان نامشخص، به ناکارآمدی آن اشاره دارد و گویی سر لوحهی راه مخاطب در مسیر پر پیچوخم مجموعهی «تحدید» است.

رضا عابدینی | بدون عنوان | جوهر روی مقوا | 60 × 43 سانتیمتر
کم شدن فرمهای آشنا مانند انسان و اشیاء در آثار این مجموعه فضای بیشتری به معنازدایی از آنها میدهد. آنها کمتر در معرض معناهای پیشپاافتاده قرار میگیرند و به فرایندی که با طراحی خطوط به شیوهی ناخواندنی ایجاد کردهاند، شدت میبخشند. از طرفی با لغاتی ناخوانا مواجه هستیم و از سویی دیگر با اندک اشکال ساده با کمترین عناصر تصویری. این دو مورد به یکدیگر متصل میشوند و در انتها «تحدید» را میسازند. آنها را نباید جدا از هم و بهصورت مستقل دید.
تحدید با همنشینی این دو مسیر مشخصی را برای مخاطب تدارک میبیند؛ مسیری که بهدنبال تعریف حدود واژگان یا عناصر بصری نمیگردد و تلاش میکند در مقابل ظاهر سادهی فرایند خلق معنا از دل واژگانی که با خطوط ترسیم شدهاند، قرار بگیرد.
*عکسهای چیدمان استفاده شده در متن از متین جامعی است.