icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

بازخوانی نمایشی از پونه اوشیدری در گالری باوان

نویسنده : درسا اسدی

زمان خواندن : 5 دقیقه

«سرزمین مادری» عنوان نمایش انفرادی پونه اوشیدری در گالری باوان است که در تاریخ چهارم تا بیست‌ویکم تیر 1400 برپا شد. این عنوان پیش از ورود به نمایش تداعی‌کننده‌ی دغدغه‌ی هنرمند نسبت‌به طبیعت و هویت در آثار پیشین اوست و نقاشی‌هایی که در ورودی نمایش به دیوار آویخته شده مهر تأییدی بر این رویکرد هنرمند است؛ اگرچه طبیعت بازنمایی‌شده در این مجموعه خلاف آنچه ما به‌عنوان منظره‌ای سبز و پویا انتظار داریم، خشک، خون‌بار و عقیم است. در کاتالوگ نمایش آمده که «سرزمین مادری» شامل سه‌بخش است و با الهام از وضعیت برخی مناطق ایران که در گذر زمان به‌دلیل شرایط نامساعد اقلیمی از زیست تهی شده‌ خلق شده است.

پونه اوشیدری | بهمن و شیرین | 1400 | عکس چاپ شده روی پارچه و گیاه خشک ‌شده روی بوم | 150 × 240 × 6 سانتی‌متر

 

بعد از ورود به گالری، روبه‌روی ما یک اثر بزرگ کولاژ که تقریباً تمام دیوار را پوشانده قرار دارد و در سالن سمت راست تعدادی نقاشی با نظم به دیوار آویخته شده است. در این قسمت از نمایش پیش از بالا رفتن از پله‌ها با چیدمان ویدیویی از عکس‌ها و ریشه‌ها روبه‌رو می‌شویم. کارهای نصب‌شده در پله‌ها ابعاد کوچکی دارند. وقتی وارد سالن بالا می‌شویم تصاویری با تکنیک و پالت رنگی متفاوتی از آن‌چه در طبقه‌ی پایین قرار داشت می‌بینیم. تصاویری که نشانه‌هایی از رشد، نگهداری و حفاظت در آن‌ها یافت می‌شود. برای مشاهده‌ی دقیق کارهای این مجموعه از سالن پایین و ورودی نمایش شروع می‌کنیم.

 

در آثار سالن پایین هنرمند با استفاده از سطوح بزرگ رنگ و طراحی روی آن‌ها، درخت‌هایی خشک و بدون‌برگ و رنگ‌هایی تشدیدشده، بر خشکی و سترونی این مناظر تأکید کرده است. اوشیدری با هوشمندی اغلب در مرکز کادر بنایی باستانی را ترسیم کرده و این‌گونه اشاره به سرزمین مادری، ریشه‌ها و زمین را تقویت نموده است. انتخاب بناهایی که ترسیم‌شده نیز جالب توجه است. آب‌انبارها و چهارطاقی‌های زرتشتی در کارها تکرار می‌شوند. تناوب حضور آب‌انبار در کارهای این مجموعه بر زمینی خشک و سوخته، اضطراب خشکسالی را برای بیننده تشدید می‌کند و آنچه در مناطق دورافتاده و فراموش‌شده مایه‌ی فقدان زندگی است را گوشزد میکند. در این گروه از کارها ریشههایی از جنس نخ از حفره‌ی ورودی بناها بیرون آمده (کولاژ شده) و تا زمین امتداد پیدا کرده است. ریشه‌هایی که سیاه یا سرخ‌اند و از نظر بصری و محتوایی با خطوط طراحی‌شده ترکیب موفقیت‌آمیزی ساخته‌اند. این نخ‌ها حالتی از بندناف و اتصال با زمین-سرزمین مادری را شکل می‌دهند.

پونه اوشیدری | آتشکده‌ی سیاهگل | 1398 | مونوتایپ، جوهر، مداد و نخ روی کاغذ | 99 × 69 سانتی‌متر

 

در یکی از نقاشی‌ها با عنوان «آتشکده‌ی سیاهکل» ورودی آتشکده که در دل کوه کنده شده، حالتی از زهدان را تداعی می‌کند. این تصویر زمانی کامل‌تر می‌شود که ارتباط چهارطاقی‌ها و معابد زرتشتی با چشمه‌های آب جاری در آن‌ها از ذهن مخاطب می‌گذرد.

تجربه‌گرایی اوشیدری، که یکی از مهم‌ترین المان‌های حاضر در کار اوست، در اینجا خلاصه نمی‌شود. اثر بزرگی (بهمن و شیرین | 1400) که روبه‌روی ورودی نمایش قرار گرفته و پیش‌تر از آن نام بردیم، محل تلاقی تجربه‌گرایی این هنرمند نسبت‌به متریال، تکنیک و تصویر است. لایه‌لایه و مرحله‌به‌مرحله کار کردن اینجا به شکل عکسی از یک آب‌انبار، یک عروس و داماد و سطحی از گل‌های خشک که با نظمی هندسی موتیفی شبیه‌به کاغذدیواری‌های قدیمی را ساخته‌اند، نمایان می‌شود. استفاده از گیاه خشک‌شده خواه‌ناخواه تداعی‌کننده‌ی زمان و تاریخِ گذشته و همچنین تأکید مضاعفی بر امر خشکسالی است.

ترکیب عکس و گیاه در چیدمان ویدیویی اوشیدری، که از نظر بصری هم‌خانواده با اثری است که از آن نام بردیم، مجدداً حالتی زمان‌مند و پویا دارد. در ویدیو می‌بینیم که ریشه‌هایی واقعی و به‌غایت ظریف و شکننده وارد عکس یک زوج شده، آن‌ها را در برمی‌گیرند و خشک می‌شوند. در پایین ویدیو دو سطح سیاه‌رنگ می‌بینیم که به‌صورت افقی روی چهارپایه‌ای فلزی قرار گرفته و دانه‌هایی از گندم در آن‌ها ریشه دوانده و سبز شده‌اند. زیر این دو سطح سیاه‌رنگ آینه‌ای تعبیه شده و تصویر پشت این دو سطح، همان عکسی است که در ویدیو شاهد ریشه دواندن، رشد و خشک شدنش هستیم.

گروه سوم کارهای این نمایش نقاشی‌هایی با پالت رنگی متنوع و فیگورهای انسانی هستند. در این گروه از نقاشی‌ها نشانه‌هایی از رشد، نگهداری، حفاظت، با نمایش مادر و فرزند تکرار می‌شود. زمین سبز و پروار و آب بر آن جاری است. ریتم عنصر مهمی در کارهای این نمایش است که در نمایش رشد گیاهان، تولد و رشد کودک به‌کار برده شده است. در یکی از این نقاشی‌ها که ابعاد نسبتاً بزرگی دارد، دورنمایی از یک منظره‌ی جنگلی را می‌بینیم و دو زن که در میانه‌ی کادر دو نوزاد را در آغوش گرفته‌اند. در گوشه‌ی دیگر کادر نمایی از یک بنای باستانی را می‌بینیم که با فضای پویا و زنده‌ی درختان ادغام شده است. گویی هنرمند عمل پروراندن و مادری کردن را راه نجاتی برای زنده ماندن طبیعت و حیات می‌داند.

پونه اوشیدری | نجات‌یافته شماره‌ی ۲ | 1399 | مونوتایپ، جوهر و پاستل روی کاغذ | 59 × 45 سانتی‌متر

 

این موضوع در عنوان دو نقاشی (نجات‌یافته 1 و نجات‌یافته 2) و تصویر بازنمایی‌شده در آن‌ها که کودکی را در کنار مادرش نشان می‌دهد، قابل پیگیری است. در این گروه از نقاشی‌های اوشیدری کودک بازنمایی‌شده طفلی نوپاست که جایی بالای سر مادرش ایستاده است. در نقاشی دیگری در میان دست‌های حمایت‌گر مادر تمرین ایستادن می‌کند و در دو نقاشی دیگر در آغوش اوست. دست‌های مادر به رنگ سبز یا آبی درآمده و در پس‌زمینه گیاهانی زنده و آب در جریان است. برای مثال در یکی از این نقاشی‌ها، که خلاف تصاویر گروه قبل حالی امیدبخش و زنده دارد، در پلان اول زمینی پر گل می‌بینیم و سپس مادری که کودک عریانش را در آغوش گرفته و در کنار آن‌ها درختی قرار دارد؛ درختی که اجسامی شبیه به اندام داخلی بدن روی آن است. در پس‌زمینه برکه‌ آبی که یک عروس و داماد (شبیه آنچه در عکس‌های طبقه‌ی پایین دیده بودیم) سوار بر قایق در حال دور شدن هستند.

در کل تجربه‌گرایی هنرمند در استفاده از تکنیک و ماده، توجه به فرایند و زمان، هویت و گره زدن آن به آنچه در محیط اطراف، طبیعت و محیط زیست در حال رخ دادن است، نکته‌ی مهم آثار اوشیدری و شاخصه‌ی این هنرمند در بافتار هنر معاصر ایران به‌شمار می‌آید.

 

 

 

 

 

 

bktop