icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

نگاهی به مجموعه‌ی «درختان» سهراب سپهری

نویسنده : صفورا سیدی

زمان خواندن : ۵ دقیقه

«دیدم که درخت، هست. 
وقتی که درخت هست، پیداست که باید بود، 
باید بود و رد ِروایت را تا متن سپید دنبال کرد.»

مجموعه‌ی «درختان» سهراب سپهری از اوایل دهه‌ی 1350 برای شاعر آغاز شد. روی بوم آوردن رویایی که از او دور مانده بود، برای سپهری پناهی شد از زندگی شهری. سپهری دلبستگی محسوس و عمیقی به توپوگرافی زادگاهش، کاشان داشت. سال 1351، هنگامی که اقامت شاعر در نیویورک طولانی‌تر از آن‌چه شد که انتظار داشت، جداماندگی از وطن را بهانه‌ای‌ کرد برای خلق مجموعه‌ای جدید. در یکی از همین روزهای دلتنگی‌ است که برای احمدرضا احمدی، دوست دیرینه‌اش می‌نویسد: «در شهر بدون پرنده و درخت گیر افتاده». شاید همان زمان است که اولین‌بار مجموعه‌ی درخت راه به خیال شاعر می‌برد. 
 

سهراب سپهری | بدون عنوان | درخت | 1346 | رنگ روغن روی بوم | 155 × 100 سانتی‌متر

مجموعه‌ی «درختان» یا «من به آغاز زمین نزدیکم. آشنا هستم با، سرنوشت تَر آب ، عادت سبز درخت.»

سپهری طبیعت را به بخشندگی و نیک‌نامی شناخته بود؛ متأثر از سنت‌های شرقی، آنچه از سفر به هند و ژاپن فهم کرده بود. خلوص طبیعت را پادزهری می‌دید برای انسانی که در زندگی شهری راه گم کرده است؛ دنیای طبیعی بی‌عیب‌ونقصی که از دایره‌ی هیاهوی شهری حذف شده و نظم، هماهنگی و سادگی را به نمایش می گذاشت. با این‌همه، چرا درخت؟ در مجموعه‌ی «درختان» تمرکز سپهری بر برجسته‌ترین و به‌لحاظ بصری قابل‌توجه‌ترین ساکن طبیعت بود؛ درخت. درخت یکپارچه، پر از زندگی، و ابدی است، هم نمونه‌ای نهایی است از نیروی طبیعت و هم نقطه‌ی کانونی نمادین آن. درخت هر چهار عنصر حیات را در خود جای داده، خاک در ریشه؛ آب در ساقه‌ها؛ حیات، اکسیژن را به ساکنان زمین هدیه داده و سوخت آتشی بوده که نیاز داشته‌اند. همین اهمیت شاید نظر شاعر را به خود جلب کرده است. 


از منظری دیگر، انتخاب درخت، ناشی از اعتقاد سپهری به زیبایی مختصر است. سنت ذن، آن‌چه سپهری در روزمره تمرین می‌کرد، زیاده‌گویی را مذمت می‌کند و طرفدار حذف زوائد یک روایت‌ و خلاصه‌گویی‌ است؛ به‌همین‌خاطر است که سپهری تنها، تنه‌ها را به تصویر می‌کشد. سپهری واقع‌گرا نبود. از یک منظره تنها یک درخت کفایت است و از یک درخت تنها آن‌چه جوهره‌ی اوست. همین است که او بیشتر به معنای درخت، جوهر زیبایی‌شناختی‌اش توجه دارد تا وقوع فیزیکی واقعی آن در یک منظره. یا به کلام مرتضی ممیز:

 

«چیزی که بیش از هر چیز دیگر می‌توان درباره‌ی آثار سپهری گفت قضیه‌ی سادگی آن‌هاست. سادگی به‌معنی بی‌تکلفی، سادگی به‌معنی وارستگی، سادگی مضامین، پرهیز از موضوعات و حرف‌ها و فرم‌ها و مسائل بیهوده و پیچیده که تماشاچی را بی‌جهت مرعوب کند.»

 

 

با همین نگرش است که سپهری پالت رنگی مجموعه‌ی درختان را محدود نگه داشته، پالتی متشکل از خاکستری‌ها و سبز‌های تیره. محدود کردن رنگ‌ها تمرینی آگاهانه در ایجاز است، تمرینی که بازتاب محدودیت‌های رسمی هایکوی ذن است و منعکس‌کننده‌ی این باور سپهری که صرفه‌جویی در رنگ، منجر به شفافیت هنری بیشتر می‌شود. محدودیت پالت رنگی سد راه نقاش نبوده و سپهری موفق شده وفادارانه، بافت، پیچیدگی و تغییرات رنگی بین درختان خود را به تصویر بکشد.

سهراب سپهری | بدون عنوان | تنه‌های درختان | 1349 | آبرنگ روی کاغذ | 41 × 51 سانتی‌متر

 

برای سپهری به تصویر کشیدن درخت یک مراقبه بود، مراقبه‌ای منطبق بر سنت ژاپنی «هیتسوزندو»؛ تلاشی برای بازتاب خلاقانه‌ی خود به‌شکلی موجز. هیتسوزندو به مکتبی از رسم‌الخط ذن ژاپنی اطلاق می‌شود که سیستم رتبه‌بندی خط مدرن برای آن بیگانه است. درعوض به‌جای تأکید بر ترتیب و چشم‌اندازی، خط هیتسوزندو با تجربه‌ی شور درونی خالق اثر ارتباط دارد، تجربه‌ای که برآمده از یکی‌شدن هنرمند با پیرامون است. خلاف سنت‌های غربی که در آن هنرمند از توانایی‌های فنی خود، آگاهانه برای خلق یک اثر استفاده می‌کند، سنت نقاشی ذن معتقد است که «انسان، هنر و کار همه یکی هستند» و آن‌چه از هنرمند می‌آفریند، تجلی همین یکی‌شدن است. آشنایی سپهری با سنت ژاپنی ذن، به دوره‌ی کارآموزی چاپ در توکیو برمی‌گردد. پس از ثبت‌نام در آکادمی هنرهای زیبای پاریس در سال 1336، سپهری ایتالیا، آفریقا و هند را دیده بود و حالا نوبت ژاپن بود. در سال 1349 هنرمند دوره‌ای را در توکیو به کارآموزی چاپ پرداخت، با فلسفه‌ی ژاپنی آشنا شد و همین مواجهه با فرهنگ و شعر ژاپن بود که بعدتر تأثیر زیادی روی نقاشی و البته ادبیات شاعر گذاشت. مرتضی ممیز درست گفته بود که:

 

«وقتی تابلوهای سپهری را نگاه می‌کنید، در واقع همان اشعار او را می‌خوانید منتهی با زبانی دیگر، با زبان تصویر.» 

«من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه، از پل، از رود، از موج
پرم از سایه‌ی برگی در آب» 

شعرها هم مانند نقاشی‌ها‌ی هنرمند خبر از وحدت او با پیرامونش می‌دهند؛ خبر از مراقبه‌ای که به همزيستی با طبیعت منجر شد. آنچه از مجموعه‌ی «درختان» می‌توان به امانت برداشت، سادگی‌ است، مهر به طبیعت و وحدت با آن. آنچه در زندگی خود هنرمند نیز به نقل از همراه و دوستش، کریم امامی مصداق داشته است. 

 

 


منابع
•    https://www.bonhams.com/auctions/26226/lot/40/
•    https://www.bonhams.com/auctions/25460/lot/25/
•    https://www.bonhams.com/auctions/25461/lot/22/
•    امامی، کریم. از آواز شقایق تا فراترها: نگاهی به شعر و نقاشی سهراب سپهری، ایران نامه، زمستان ۱۳۶۵، ش ۱۸، ص ۳۴۱.
•    بهرخ و دادخواه، پژمان،1398،بررسی مجموعه نقاشی های درختان سهراب سپهری،پنجمین همایش بین المللی مدیریت،روانشناسی و علوم انسانی با رویکرد توسعه پایدار،تهران
•    انوشيرواني، عليرضا و آتش،ي لاله, تحليل تطبيقی و بينارشته‌ای شعر و نقاشی در آثار سهراب.‎

bktop