icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

یادداشتی بر اثری از سیراک ملکنیان

نویسنده : شمیم سبزواری

زمان خواندن : ۳ دقیقه

این سلسله‌یادداشت‌ها در راستای معرفی آثار هنرمندان ایرانی واقع در گنجینه‌ی موزه‌ی هنرهای معاصر تهران تألیف شده است.


 

سیراک ملکنیان (متولد 1310) در سال‌های دهه‌ی سی مطابق الگویی که در جریان هنر آن دوران غالب بود، به نقاشی از پیکره‌ها با حالتی چکیده‌نگاری‌شده و تمثیلی می‌پرداخت و در فاصله‌ی سال‌های 1336- 1339 با شیوه‌ای بیان‌گرایانه، به خلق شخصیت‌های تمثیلی از مردم یکی از محلات شهر تهران مشغول بود. در طول دهه‌ی چهل، او نیز یکی از هنرمندان ایرانی بود که به تجربه‌های انتزاعی رو آورد. ملکنیان آهسته‌آهسته از پیکره‌های بی‌نام‌ونشان اکسپرسیونیستی فاصله گرفت و تلاش کرد دریافت‌های شخصی خود از محیط اطراف و به‌ویژه طبیعت را در قالب فرم‌هایی هندسی با زبانی انتزاعی بازنمایی کند. او را می‌توان چهره‌ای شاخص از نسل اولِ نقاشان انتزاع‌گرا در ایران دانست. کم‌کم تأکید او بر ساختار هندسی بیش‌تر شد و با حذف کامل ارجاعات بیرونی، به‌سمت نوعی اکسپرسیونیسم انتزاعیِ تغزلی سوق پیدا کرد. اما تا اواخر دهه‌ی 1340 فرم‌های هندسی پایه را نیز به‌طور کامل کنار گذاشت و به زبان شخصی خود دست یافت؛ نقاشی در انتزاع مطلق.

سیراک ملکنیان | بدون عنوان

بررسی آثار ملکنیان در دوره‌های مختلف نشان می‌دهد که او بیش از هرچیز در تلاش مداوم برای شناخت، تحلیل و به‌کارگیری هندسه و فرم در بستر نقاشی‌ بوده است. به‌همین‌دلیل است که رنگ و بازی با آن، که می‌تواند در آثار انتزاعی جایگاه ویژه و قابل اتکایی داشته باشد، جای خود را به‌نفع ساختار و ترکیب‌بندی هندسی و البته عنصر پراهمیت خط واگذار کرده است. در اثر «بدون عنوان» هم خط نقش اصلی را به عهده دارد و اساساً شکل‌گیری ساختار کلی نقاشی با وجود خط‌های موازی و اتصال سطوح هندسی ممکن شده است؛ سطوحی که گرچه با رنگ پوشانده شده‌اند و حتی شیوه‌ی به‌کارگیری رنگ نیز نوعی از سایه‌روشن را القا می‌کند، اما باز هم همه‌چیز وابسته به خط است. خطی که سخت، ساده و فاقد معنای بصری خاصی‌ست و تنها در ایجاد ساختار و فرم کلی نقش داشته است.


مانند بسیاری از آثار ملکنیان، شاید بتوان در این نقاشی نیز نشانی از طبیعت را جست‌وجو کرد و این ساختار خطی را وامدار الهام از فرم طبیعی زمین‌های کشاورزیِ مرزبندی‌شده، دلتای ترک‌خورده، نی‌زار یا حتی شاخه‌های سبز درختان دانست؛ حاصل برداشتِ شخصی هنرمند از طبیعت پیرامون و به‌دور از بیانی عینیت‌یافته و مصداق‌پذیر. اما در نهایت شیوه‌ی ساخت‌وپرداخت این اثر نیز ریشه در نگاه انتزاع‌گرای هنرمندان آن دوران دارد و بیش از هر چیز باید بر همان فرم و در نتیجه خطوط تمرکز کرد. 

ملکنیان با ترسیم خطوط موازی افقی که در سطح اثر با فواصل متفاوت از هم قرار گرفته‌اند و چشم را از راست به چپ و چپ به راست هدایت می‌کنند، بر ارزش‌های بصری خط تأکید کرده است. تنها چند خط اندک از این رویه‌ی ساختارمند پیروی نمی‌کنند و با خطوط افقی برخورد کرده‌اند؛ از راست و چپ تصویر، جایی پیش از شکستگی که در میانه‌ی کادر قرار گرفته است. این شکستگی که مثل یک خط عمودی سبب انقطاع خطوط موازی افقی شده، تقریباً در تمام بخش‌ها از یک قسمت عبور کرده و پیوستگی خود را حفظ کرده است؛ مگر در آن سطح میانی که خط عمودی انفصال یافته و به سمت چپ تمایل پیدا کرده است. همین تمهید ساده و تغییر جایگاه یک خط، از یکنواختی کل کار جلوگیری کرده و سبب شده سطحی متفاوت از سایر سطوح در اثر ایجاد شود و به گردش چشم و همین‌طور تمایل به تماشای کل کار کمک کرده است. در بعضی قسمت‌ها فاصله‌ی اندک خطوط و انتخاب رنگ تیره برای پوشش سطح ایجادشده، تمرکز بیشتری را به وجود آورده است. رنگ‌های سبز، سبزـ آبی و همین‌طور آبیِ نفتی، در سطوح مختلف به کار رفته‌ و گرچه شباهت و یک‌دستی قابل توجهی را ایجاد کرده‌اند، اما همه‌چیز در نهایتِ کمینه‌گرایی است. این ریتم هندسی و انسجامِ در عین سادگی که در کل اثر حکم‌فرماست، نتیجه‌ی همین غلبه‌ی خط‌های ساده، سبک و استخوان‌بندی‌شده است که رنگ و سطح را تحت کنترل خود درآورده است.  

 

نقاشی «بدون عنوان» سیراک ملکنیان با کد اموال 217 متعلق‌ به گنجینه‌ی موزه‌ی هنرهای معاصر تهران است. 

bktop