چیدمان ویدیویی «بنفش» جان آکومفره: نگاهی انتقادی به صنعتی شدن
21 اسفند 1401عرصهی هنرهای تجسمی مهماننواز و گشادهروست؛ بسیاری البته همین صفات را به هنر به معنایی عامتر تعمیم میدهند. بااینحال اگر به اقتضای این یادداشت به فضای تجسمی محدود بمانیم، بعید نیست اقرار کنیم جان آکومفره (John Akomfrah) نهتنها فیلمساز، نویسنده و تاریخنگاری خوشسابقه است، که از چهرههای شاخص فضای تجسمی وابسته به محیطزیست نیز بهحساب میآید. آکومفره هنرمند جهان پسااستعماری است، متخصص ساعتها مشغول ماندن به حافظهی جمعی، زیست موقت، زیباییشناسی زیست روزمرهی انسان روزگار تبعیضها و فاصلهها. جهان هنری آکومفره با تصویر برداشتن از شورشهای ۱۹۸۵ بیرمنگام به مخاطب معرفی شد؛ تصویرهایی ثابت، فیلمهایی که از آرشیوها بهدقت جمعآوری شده بودند و بریدهی پوشش خبری رسانههای پاییز ۱۹۸۵ که تنش نژادی بین پلیس انگلستان و رنگینپوستان را روایت میکردند. آکومفره مجموعهای کمتردیدهشده را کنار هم چیده و واقعه را از رسانهی سفید پس گرفته بود. فیلم چندین جایزهی بینالمللی برد و سبک بصری جدیدی را به جهان مستند معرفی کرد؛ سبکی که بعدتر به دنیای تجسمی هنرمند هم سرایت کرد. روایت بصریای چندلایه و بیپروا در رجوع به کارمادههای متعدد.

چیدمان نمایش «بنفش» | جان آکومفره | گالری لیسون | 2019 | منبع: www.icaboston.org
مجموعهی «بنفش» بهفهم بسیاری از منتقدان هنری، جاهطلبانهترین اثر هنرمند تابهامروز است. «بنفش» یک چیدمان ویدیوییست که نتیجهی سفر هنرمند به ده کشور و بهتماشا نشستن تغییرات اقلیمی است. آکومفره «بنفش» را روایتی سلسلهوار از ناامیدیها و نارضایتیها نامید. هنرمند در مصاحبه با آیسیاِی (ICA) بوستون صدا صاف میکند و تکرار میکند که قرنهجدهم بهپایان رسیده است و باید از افسانهی کاوش بیپایان جهان، پاشیدن و زباله ساختن دل بکنیم. «بنفش» در مقیاس سمفونیک، مجموعهای از پنج برداشت درهمتنیده است، بریکولاژ*ی چندرسانهای است که با تصاویری ستایششده از محیطزیست شروع میشود؛ مناظری از آلاسکا، متروکههای گرینلند، شبهجزیرهی تاهیتی و جزایر آتشفشانی مارکزاس در اقیانوس آرام جنوبی که به کابوسی اقلیمی بدل شدهاند. آکومفره معتقد است، «بنفش» پاسخ بصری انسانی رنگینپوست به گرمایش جهانی است.
در سالهای اخیر از تغییرات اقلیمی در نسبتهای بسیار گفتهاند که مسئلهای فمنیستی است، که اتفاقی کمسابقه و جهانی است، که پروپاگاندای چپ افراطی برای امتیاز گرفتن در فضای سیاسی است، ولی ورود آکومفره به بحران گرمایش جهانی، وروردی پسااستعماری است. «بنفش» تلاشی است برای عیان ساختن پیوند استعمار و دیاسپورا**ی آفریقایی با تاریخ طبیعی؛ تلاشی که در مواجههی اول شاید مستقیم، واضح و صریح بهنظر نرسد. آکومفره خود بارها اعتراف کرده که اگرچه بیپرواست، در صراحت همیشه در مرحلهای بازتابی قرار میگیرد و مواجههی هنرمند با جهان مواجههای با فاصله و ذهنی است. در این اثر پنج پردهی کموبیش تئاتری در شش صفحهی نمایشی که منحنیوار کنار هم چیده شدهاند بهنمایش درمیآیند. هر پرده جنبهای از زیست انسان مدرن را نمایندگی میکند، زیستی که در نسبت با طبیعت داستانپردازی شده است. انبوهی از قابهایی که تهدید مونوکسید کربن، بالا رفتن سطح دریاها، دریاچههای آلوده و همبستر با کارخانهها و معادن متروک زغالسنگ را بهتصویر میکشند: فرصتی برای مواجههی بشر با آنچه زاده است.

چیدمان نمایش «بنفش» | جان آکومفره | گالری لیسون | 2019 | منبع: www.icaboston.org
همانطور که اشاره کردیم، آکومفره در فرم وفادار به کثرت روایی است. همین است که تصاویرش با موسیقی همراهاند، با کلام و بهزعم بسیاری، تشرهایی که مخاطب را از فضایی که بدیل مراقبه است خارج میکنند. جالب این است که بسیاری درست بههمینخاطر «بنفش» را پارودیای قوی میدانند؛ پارودیای که به زبان مراقبههای انسان سفیدِ جهانِ بهاصطلاح «توسعه یافته» ترجمه شدهاند. آکومفره این برداشت را میپذیرد و اقرار میکند که بسیاری مواقع با فرادست باید به زبان خود سخن گفت. نیویورکتایمز با همین رویکرد «بنفش» را مراقبهای مدرن مینامد، تناقضی که مخاطب سفید را به آنچه از اثر برای خود برمیدارد، هوشیار میکند.
«بنفش» همچنین اثری بسیاری شخصی است. آکومفره در مصاحبه با آرتنیوزپیپر اعتراف میکند که دفتر خاطراتی از مکانها و فضاهایی خلق کرده که موطن او بودهاند. هنرمند با صراحت این مجموعه را راهی برای مقاومت نامیده است، راهی برای با حوصله مواجه شدن و کنار آمدن با کودکی در انگلستان. آکومفره بزرگشدهی غرب لندن است، سالهای بسیاری در سایهی نیروگاه زندگی کرده و همواره از مسمومیت ترسیده است. بنفش در فرهنگ غنا، زادگاه آکومفره، رنگ عزاست؛ رنگی که اندوه، سوگواری و رنج را نمایندگی میکند. بهعلاوه بنفش در لغتنامهی فمنیستی نیز معنایی منحصربهفرد دارد، معنایی که با شورش زنان سیاه پیوند خورده است و بر جریان رایج فمنیسم سفید اشاره دارد. مصاحبهی سال ۲۰۱۷ هنرمند با گاردین به همیننکته اشاره دارد؛ آکومفره مصرانه تأکید میکند: «گرمایش جهانی یک تثبیت سفید و اروپایی نیست، اگرچه اینطور بازاریابی شده و درست بههمینخاطر لازم است روایتی جهانشمولتر از گرمایش جهانی برای مخاطب رسانهای روایت شود. تغییرات اقلیمی بخشی از روایت توسعهی غرب نیست و هست، تا بهاندازهی چین بزرگ و اثرگذار نباشید نمیتوانید از شر زبالههای دنیای توسعهیافته خلاص شوید و وطن من بسیار کوچکتر از چین است، من باید داستان همینها را میگفتم».
پانوشت:
* برکولاژ: در مطالعات فرهنگی بریکولاژ بهمعنای فرآیندی است که توسط آن مردم به ابژههایی از بخشهای مختلف اجتماعی دسترسی پیدا میکنند تا هویتهای جدید فرهنگی خلق کنند. بهطورخاص، یکی از ویژگیهای خردهفرهنگهاست، برای مثال جنبش پانک.
** دیاسپورا: جوامع دور از وطن (به انگلیسی: Diaspora) به پراکندگی، مهاجرت یا آوارگی گروهی از مردم اطلاق میشود که دور از خانه و کاشانه اصلی خویش زندگی میکنند و در دنیا پراکنده شدهاند.
منابع:
- www.icaboston.org/exhibitions/john-akomfrah-purple
- www.lissongallery.com/artists/john-akomfrah
- www.nytimes.com/2021/09/01/arts/design/john-akomfrah.html
- www.lissongallery.com/exhibitions/john-akomfrah-3149b117-51ca-4208-baa6-b4a9e5fb9923
- web.archive.org/web/20110926234420/http://www.warwick.ac.uk/CRER/differentreality
- www.barbican.org.uk/whats-on/2017/event/john-akomfrah-purple?ID=19956
- www.theartnewspaper.com/2017/10/07/john-akomfrah-the-human-cost-of-industrialisation
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.icaboston.org