icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

«پامنار»: درباره‌ی کتاب عکسی از مهدی وثوق‌نیا

نویسنده : امیر اسفندیاری

زمان خواندن : ۳ دقیقه

«پامنار» عنوان کتاب عکسی از مهدی وثوقنیا است که در سال ۱۳۹۴ با همکاری نشر بنگاه چاپ و منتشر شد. پامنار به‌نوعی ادامه‌‌دهندهی پروژهی فکری وثوقنیا و مسئله‌ی او با رسانه‌ی عکاسی است؛ پروژه‌ای که هنرمند طی سال‌های اخیر در تلاش برای ارائهی آن بوده است.

مهدی وثوقنیا متولد ۱۳۵۰ در شهر قزوین و فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی رشته‌ی عکاسی است. وی عکاسی را از دهه‌ی هفتاد به‌صورت حرفهای آغاز کرده و طی سه‌دههی گذشته آثار بسیاری در این حوزه پدید آورده است. حاصل کار او به بیش از دهها نمایش انفرادی و گروهی در داخل و خارج از کشور انجامیده و آثارش در مجلات داخلی و خارجی بسیاری به‌چاپ رسیده است. ویهم‌چنین در زمینهی چاپ کتاب عکس، فعالیتهای دیگری چون مجموعهی عکس «انزلی» ورا در کارنامهی کاری خود داردپروژهی هنری وثوقنیا در این سالها به منظرهنگاری مستند از اماکن و نقاط مختلف ایران اختصاص داشته است. کتاب «پامنار» وی نیز متعلق به همین مسیر و شامل عکسهای او از محلهی قدیمی پامنار در شهر تهران است.

محلهی پامنار از قدیمیترین محله‌‌های تهران است و قدمت آن به دوران صفویه برمیگردد. پامنار با قدمتی که دارد، دوره‌های مختلفی را به خود دیده و بافتهای معماری متفاوتی را تجربه کرده است. گرچه امروزه پامنار به محلهای کم‌جان تبدیل شده، اما در روزگار پیشین نقطهی مهمی از شهر به‌شمار می‌آمده است. این روزها بافت تاریخی پامنار بیش‌از‌پیش جلوهی ویرانی به خود گرفته است و ساخت‌و‌ساز بناهایی با معماری امروزی، هم‌نشینی بافت‌های متفاوت را نیز بیش‌تر نمایان می‌کند. معماری امروزی شاید به‌قصد تصرف تهران قدیم به‌سمت آن یورش برده اما در نقاطی به بنبست خورده است. پامنار یکی از این نقاط است. اکنون این جلوه‌ی جدید نه به شکلگیری روحی تازهدر محله انجامیده و نه امکان زندگی کاملی در آن را فراهم آورده است؛ این بافت هم‌چنین موجب ویرانی برخی از بنا‌هایی شده که امروزه جزوی از میراث ملی محسوب میشوند.

کتاب «پامنار» وثوقنیا در ارتباط با همین وضعیت شکل میگیرد. این کتاب شامل عکسهای بسیاری از محلهی پامنار است کهبافت تاریخی در حال تخریب، بافت امروزی، کوچههای بسیار تنگ قدیمی، پارکینگ، زمین فوتبال، درب منازل قدیمی، دیوارها و دیوارنگارهها، درختان و پوشش گیاهی بسیار تُنُک آن محله و از این دست تصاویر را نمایان می‌کنند. مناظری که با زاویهای باز عکاسی شدهاند و حس‌وحالی سرد در خود دارند. تمامی عکسها عاری از جمعیت و رفت‌و‌آمد انسانی‌اند و محیطی خلوت را نشان میدهند. «پامنار» وثوقنیا نمایانگر محلهایست که خون در رگهای آن جریان ندارد. محلهای ازکارافتاده و بیجان که تاریخی را در خاموشی خود جای داده است. تلاشهای بافت تازهی محله برای نوسازی آن بینتیجه مانده و منظرهنگاری وثوقنیا این موضوع را عیان ساخته است. عکسها اغلب فضایی باز و خالی را نشانه گرفتهاند؛ فضایی بیروح که درحال پوسیدن است. جزئیات این فضا نیز با آنهمراهاند؛ پارکینگی خالی، زمین فوتبالی بدون حضور افراد در آن و کوچههایی خلوت و دورافتاده از هیاهوی شهر تهران.

چیدمان عکسهای کتاب «پامنار» شروع و پایانی را طلب نمیکند. کتاب در‌ میانه است، از ابتدا خود و ابژههایش را آشکار میسازد و تا پایان همین مسیر را ادامه میدهد. کتاب هم‌چنین در کنار گزاره‌ای که هنرمند برای آن تدارک دیده، شامل متنی از امین بداغی در باب محلهی پامنار ووضعیت دیروز وامروز آن است.

وثوقنیا در گزاره‌ای که در کتاب قرار داده است اینمجموعه را حاصل قدمزنیها وگشت‌وگذارهای پی‌درپی خود در این محلهمیداند. وی بادیدن معماری، فرمها، شکلها و دیگر عناصر موجود درمحلهی پامنار بهفضایی خالی دست یافته، چیزی که خود آن را به‌نوعی قرارگیری درمیان گذشته وحال تشبیه کرده است. اما این لانگ‌شاتها علاوه‌بر نشان دادن بافت بیجان محله و هم‌چنین عناصری از معماری سنتی ومدرن، که به‌صورتی مشخص و زننده خود را جار میزنند، به چه چیزی اشاره دارند؟ سؤالی که میتوان آن رادرنگاه مبهوت عکاس دید. گویی عکسها متعلق به مکانی پس از فاجعه‌اند. این فاجعه شکل‌دهندهی چشم مبهوت عکاس میشود، به‌‌گونهای که انگار کاری جز مکان‌نگاری مستند از او برنمیآید و همهچیز را درگرو اینچشم ناظر میبیند. وثوقنیا این مجموعه را در روزهای تعطیل عکاسی کرده است؛ مسئلهای که موجب شکلگیری خلوت بیش‌ازحد عکسها شده و البته خود منجر به شکلگیری پرسش‌های دیگری نیز میشود. آن‌چه واضح است، محلهای‌ست جداافتاده که توان ادامه دادن در آندیده نمیشود.

کتاب عکس «پامنار» از مهدی وثوق‌نیا  ویرانی یک محله را روایت می‌کند. این مستندنگاری‌های سرد و بیروح در ادامهی عکاسی او از شهرها، مکانها و چشماندازهای ایران قرار میگیرد. «پامنار» نگاه‌دارندهی بخشی از روزگاریست که این محله به خوددیده است، در شرایطی که دیگر نای فریاد زدن آنرا ندارد.

 


 

تصویر کاور و اسلایدر: 

  • avangard.ir
bktop