انافتیها در دنیای واقعی
18 ارديبهشت 1401این متن ترجمهی مستقیمی از متنی است که در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۱ در وبسایت «newcube.art» انتشار داده شده است.
انافتیها در دنیای واقعی: فناوری در حال تحول آن سوی رسانهی هنری جدید
مبحث انافتیها نهتنها در دنیای هنر و فناوری صنعتی پرطرفدار است، بلکه موضوع اصلی بحثها پیرامون معایب و مزایا، نقاط ضعف و قوت و حتی ارزش زیباشناختی این فرم هنری نیز نوپاست. اولین انافتی در سال ۲۰۱۴ توسط کوین مککوی با عنوان «کوانتوم» (Quantum) ابداع شد، اما تا سال ۲۰۲۱ چندان مورد توجه قرار نگرفت؛ سالی که بیپل انافتی خود را با ارزش ۶۹/۳ میلیون دلار در کریستیز فروخت. نیویورک تایمز این اتفاق را «جنون انافتی» نامید.
اما انافتیها واقعاً چه هستند؟ و چرا نسل جدیدی از مجموعهداران آثار هنری برای به دست آوردن آنها به تکاپو افتادهاند و هنرمندان عملکرد خود را بهسمت دربرگرفتن آنها متمایل کردهاند؟
انافتی (NFT) مخفف non-fungible token بهمعنای «توکن غیر قابل معاوضه»، بخشی منحصربهفرد از محتوای دیجیتال است که دارایی دیجیتالی نامیده میشود و با یک بلاکچین مانند اتریوم، یک رمزارز محبوب، مرتبط است. چیزی که انافتی را منحصربهفرد میکند، غیرقابلمعاوضه بودن آن است. به این معنا که دو انافتی دارای ارزش یکسانی نیستند و نمیشود آنها را با هم جایگزین کرد؛ خلاف بیتکوین که قابل معاوضه است و با بیتکوین دیگر جایگزین میشود. اکثریت قریببهاتفاق انافتیها در بلاکچین اتریوم قرار دارند، چرا که اتریوم بهسادگی از انافتیها پشتیبانی میکند. هر انافتی دارای اطلاعات دیجیتالی اضافی است که آنها را از یک سکهی معمولی اتریوم متمایز میکند (اگرچه با افزایش بازار انافتیها، مطمئناً سایر ارزهای دیجیتال نیز محبوبیت پیدا خواهند کرد). هر انافتی بهدلیل اتصال خاص به بلاکچین (به بیان سادهتر، نحوهی پیوند دیجیتالی آن) غیرقابلتکرار است. اغلب بهشوخی گفته میشود که بهراحتی میتوان از انافتی اسکرینشات گرفت. این کار گرچه منجر به تصویری مشابه میشود، ولی اطلاعات دیجیتالی و ارزش آنها یکسان نیست. حتی اگر دو انافتی یکسان بهنظر برسند، تفاوت در اطلاعات دیجیتالی آنها هرکدام را منحصربهفرد میکند.
بحثهای زیادی پیرامون چگونگی تکامل انافتی و تبدیل آن به امری رایج وجود دارد. بعضی گمانهزنیها حاکی از آن است که چیزهایی مثل بلیط کنسرت و هواپیما، اجارهنامه و حتی اموال غیرمنقول بهصورت انافتی خریداری و نگهداری خواهند شد. هر انافتی دفتر کل مالکیت خود را دارد که در آن، سوابق در دسترس عموم و قابل راستیآزمایی هستند. هیجان کنونی پیرامون بازار انافتی حول محور گردآوری هنرهای زیبای دیجیتال است. گرچه فروش بیپل در کریستیز توجه بسیاری از مطبوعات و عموم را به خود جلب کرد و هنرمندانی که در زمینهی دیجیتال فعالیت و انافتیهای خود را تولید میکردند روبهافزایش بودند ـ هنرمندانی از سیمون دنی گرفته تا پاک، چندین دهه است که در حوزه دیجیتال کار میکنند ـ اما درحالحاضر دنیای هنرهای زیبای سنتی بیش از هر زمان دیگری آمادهی پذیرش این رسانهی هنری نسبتاً جدید است.
یک کاتالیزور کلیدی برای دیدن هنر دیجیتال بهعنوان هنر زیبا را میتوان به همهگیری سال 2020 و قرنطینهی متعاقب آن نسبت داد. با بسته شدن گالریها، موزهها و خانههای حراج بهروی عموم، مکانهای هنری باید معادلهای مجازی فضای مکعب سفید سنتی را برای بازدیدکنندگان ایجاد کنند. ظهور اتاقهای تماشای آنلاین و فضاهای نمایشگاهی دیجیتال از بسیاری جهات بیسابقه بود، زیرا تا آن زمان فضای بازدید حضوری پیشتاز، اما فروش و حضور مجازی در این نمایش ها قوی بود. میتوان استدلال کرد که حتی اگر آثاری که عمدتاً در این فضاهای دیجیتالی جدید نشان داده میشوند، بازنمایی آثار هنری فیزیکی باشند، اما باعث شدند که تصورات در مورد داشتن آثار هنری دیجیتال دیگر چندان زیاد نباشد. همراه با گسترش این فضاهای مجازی برای هنرهای فیزیکی، فضاهای آنلاین منحصراً در اختیار هنر دیجیتال یعنی انافتیها بودند.
با کاهش محدودیتها و بازگشایی مکانهای هنری ورق برگشت: مردم برگزاری نمایشگاه را آغاز کردند و بازدیدکنندگان بهصورت حضوری در نمایشگاههای هنر دیجیتال و انافتی شرکت کردند و به تعداد بیشتری از آنها علاقه نشان دادند. در ماه مِه سال جاری اعلام شد که تاد مورلی، سرمایهدار و بنیانگذار گوگنهایم پارتنرز (شرکت سرمایهگذاری آمریکایی)، قصد دارد بزرگترین موزهی انافتی را در نیویورک با فاصلهی چهار بلوک از موزهی هنر مدرن بسازد (یک برتری موقعیتی و مقایسهی ضمنی با موزهی هنر سنتی). درحالیکه ساخت این مکان و موزهی نهایی سالها طول میکشد، گالریهای انافتی بهشکل سنتی (با حضور فیزیکی اشخاص) در شهرهای بزرگ جهان ایجاد شدهاند. در نهایت گرچه هنر دیجیتال به جریانی مهم و قابلقبول تبدیل شده، ولی سؤال کلیدی پیرامون این مکانهای جدید این است که آیا مردم میخواهند انافتیها را به همان شیوهی هنر سنتی یعنی حضوری ـ که بهتازگی منسوخ شده ـ ببینند؟ مجموعهداران و هنرمندان انافتی، گالریها و موزهها از این ایده استقبال کردهاند، اما نسل جدیدی از شرکتهای فناوری روی آن شرطبندی کردهاند.
نمایشگاه و نمایش انافتی در خارج از پنجرهی مرورگر و در عوض قابشده روی دیوار گالری (یا خانه)، بخش روبهرشد فناوری را آغاز کرده که برای نمایشگاه انافتی ثمربخش است. گالری انافتی سوپرچیف واقع در محلهی گرینویچ ویلج منهتن، با «بلکداو» همکاری کرد تا تجربهی تماشای انافتی نهایی را ایجاد کند.
بلکداو که در سال 2014 تأسیس شد، بومهای دیجیتال را تولید میکند که بهطورخاص برای نمایش مجموعههای انافتی ساخته شدهاند. چیزی که این بومهای دیجیتال را از یک صفحهنمایش معمولی با کیفیت بسیار بالا متمایز میکند، این است که نهتنها توانایی نمایش، بلکه مدیریت، خرید و مجوز انافتی یا مجموعههای انافتی را ارائه می دهد. «کونوس» (Quonos)، یکی دیگر از تهیهکنندگان بومهای دیجیتال، صفحهنمایشهایی را ارائه میدهد که حتی بیشتر شبیه نمایشگاه هنر سنتی هستند؛ زیرا هریک شامل یک قاب عکس و حاشیهی صفحه است که تخته حصیر را شبیهسازی میکند. برند «اینفینیت آبجکت» (Infinite Object) با شعار تبلیغاتی «ما ویدیو چاپ میکنیم»، فریمهای دیجیتال کوچکتری را ارائه میدهد که میتوانند بهطورمداوم یک انافتی یا حتی یک ویدیوی شخصی را نمایش دهند.
علاوهبر نمایشگرهای فیزیکی که توسعهدهندگان و سازندگان سختافزار تولید میکنند، جمعآوری و نمایش انافتی دارای گزینهها و رابطهای فزایندهای در بخش نرمافزار است.
اگرچه روشهای سنتی خرید ـ یعنی از طریق گالریها و خانههای حراج ـ هنوز در میان مجموعهداران هنرهای زیبا (بهویژه کسانی که مجموعههای خود را با هنرهای سنتی شروع کردهاند) بسیار محبوب هستند، پلتفرمهای قابلدسترس مانند opensea.io، Nifty Gateway و Mintable بهراحتی قابلیت خرید، فروش یا تجارت انافتی را به مجموعهداران جدید و قدیم ارائه می دهند. بااینحال برای کسانی که صرفاً بهدنبال این هستند که آثار را بهعنوان یک هنر ببینند، بدون اینکه نیازی به سروکار داشتن با ارزهای دیجیتال یا نگاه کردن به دفتر کل داشته باشند، برنامههای جدیدتری راهاندازی کردهاند. یکی از این نمونهها «انافتی 500» (توسط Tapinator)، یک پلتفرم casting (نمایش دیجیتالی روی دستگاه) رایگان است، که در آن کاربران میتوانند صدها انافتی از مجموعهی خود شرکت را مرور، ذخیره و نمایش دهند؛ میشود گفت چیزی شبیه به دیزنیپلاس اما برای انافتیها. هنرهای زیبا دیگر محدود به گالریها و موزه ها نیستند، بلکه بهطورگسترده در خانه قابل دسترسی و مشاهدهاند.
باید محتاطانه نسبت به تأثیر همهی این پیشرفتها در چشمانداز انافتی خوشبین بود. اگرچه مسیر دنیای هنر سنتی برای هنرمندان میتواند با مزیتهای متعددی مانند نمایش و حمایت از نمایندگی گالری همراه باشد، اما بسیار رقابتی است و اغلب کنترل هنرمندان را بر حرفهی خود کاهش میدهد. پلتفرمهای انافتی به هنرمندان این امکان را میدهد که آثارشان را بر اساس شرایط خودشان تبلیغ کنند، بفروشند یا امتیاز دهند و این موضوع فرصتی را برای ایجاد پلتفرمهایی که هنرمندان و کارهایشان را در اولویت قرار میدهد، فراهم میکند. بااینحال مهمتر از همه، قابلیت انافتی است که به هنرمندان اجازه میدهد از حق امتیاز آثار خود بهره ببرند؛ چیزی که بازار هنر سنتی بهطورمداوم از آن کوتاهی کرده و بهخاطر آن مورد انتقاد قرار گرفته است. از آنجایی که انافتیها در یک سیستم بلاکچین عمل میکنند، هنرمندان میتوانند درصدی از هر فروش بعدی انافتی خود را دریافت کنند. این امر اتفاقی را که معمولاً با خرید و فروش آثار هنری در بازار هنرهای فیزیکی اتفاق میافتد، حذف میکند؛ جایی که ممکن است یک اثر هنری با قیمتی معقول از هنرمند خریداری شود و بعداً در حراج یا بهطورخصوصی، به مبلغ گزافی فروخته شود، که هنرمند هیچکدام از آنها را نمیبیند.
«جنون انافتی» کنونی شاید هجوم بیاندازهی نوآوری و اختراع است که صنایع مختلف را مرتبط میکند و همراه آن هیجان نیز به وجود میآید. یادآوری این نکته مهم است که گرچه بسیار به انافتی پرداخته و دربارهی آن صحبت میشود، ولی شکل هنری و بازار آن هنوز در اول راه قرار دارد و بههمیندلیل مستعد تغییرات و دگرگونیهای عظیمی است. با این وجود، رویکردهای پیچیده و فزایندهای برای ایجاد انافتی و نمایشگاه آن بهطورمداوم ایجاد میشود و پرسشهای زیادی پیرامون مرزهای دنیای هنر و این موضوع که مرزهای سنتی هنرهای زیبا تا کجا می تواند پیش برود، وجود دارد.