نن گلدین؛ از خشونت و اعتیاد تا جنگ با موزهها
02 بهمن 1401ظهر شانزدهم نوامبر ۲۰۱۹ نَن گُلدین، هنرمند آمریکایی، بههمراه سی نفر از کسانی که منتقد سیاستهای مجموعهموزههای انگلستان و آمریکا بودند، وارد موزهی ویکتوریا و آلبرت لندن شدند. جمعیت پلاکاردی بهدست داشت که از مدیران موزه میخواست نام ساکلر را از موزه حذف کنند و همین امروز کمکهای مالی ساکلرها را بازگردانند. گلدین و همراهان، بعد از آنکه بهاطمینان رسیدند که پلاکاردها تماموکمال دیده شدهاند، بر زمین دراز کشیدند و شیشههای قرص و اسکناسهای آغشته به رنگ قرمز را به هوا پاشیدند. اسکناسها کنار بدنهایی که بر زمین نقش بسته بودند فرود آمدند و بستههای دارو بر زمین چرخ خوردند و نمایش کامل شد.
گُلدین عکاس قابلتوجهی بود. پیشتر خودنگارههایی از خشونت خانگی منتشر کرده بود که تعجب دنیای هنر را برانگیخته بودند؛ این خودنگارهها سرآغاز مجموعهای با تمرکز بر خشونت جنسی و خانگی شدند. تصویرهایی که گلدین از سوژهها برداشته بود، صمیمی و تکاندهنده بودند؛ زنی که به دوربین خیره شده و رژ بر گونهها میمالد، خندیده و ردیف دندانهایی که با سیلی و مشت شکسته، صحنه را گروتسک و بااینحال اینجهانی کرده است. دو سال قبل از نمایش موزهی ویکتوریا و آلبرت، گلدین اعتراف کرد که به مسکن اکسیکانتین معتاد است و در حالی که تپق میزد و کلمهها را جویدهجویده بیرون میداد، به زبان آمد که خیال میکند پوست بدنش، پوست بدن خودش، علیه او شورش کرده و همینحالاست که از بافت و سلولیتهایش بیرون بزند.
گلدین اولینبار مُسکن را در سال ۲۰۱۴ بابت مچدرد مصرف کرد، بعدتر کمکم از هر داروخانه و دکتر یک نسخه گرفت، دوز مصرفی روزانه را بالا برد و در آخر به هرویین پناه برد. در روزهای بازپروری با واقعیتی مواجه شد؛ بهنظر میرسید که خانوادهی ساکلر، که او به تأمین مالی و حمایت موزهها میشناخت، پشتپردهی همهگیری مسکن اکسیکانتین هستند. همین کافی بود تا گلدین بهتعبیر خودش، امر شخصی را سیاسی کند. آمارها هراسانگیز و غیرقابلانکار بودند.
در سال ۲۰۱۵، اولین سالی که گلدین با اعتیاد دستوپنجه نرم میکرد، بیش از سیوسههزار نفر بر اثر مصرف بیشازحد مواد مخدر جان خود را از دست داده و نیمی از این جمعیت از مخدری استفاده کرده بودند که تجویز شده بود. ۸۰درصد معتادان به هرویین، با اکسیکانتین شروع کرده و بعدتر سر از بازارسیاه درآورده بودند، درست مثل گلدین. گلدین اعتراف میکرد که خوششانس بوده که استطاعت پرداخت هزینهی بازپروری را داشته و جمعیتی همدل و همراه حلقهی حمایتی عبور از این بحران شدهاند. این ممتاز بودن دِینی بر گردن او نهاده بود که سرآغاز پروژهای بلندمدت و مدنی شد.
اولین اقدام گلدین، انتشار مجموعهای خصوصی از عکسهایی بود که در ماههای درگیری با اعتیاد از روزمرهش برداشته بود. چاقو، قیچی، پایپ و قرصهایی که بهدقت ساعتبندی شده بودند؛ چهرهی زنی که در نور نشسته، زیر چشمهایش گود افتاده و موهایش شلخته و مجعد بود. گلدین جستار کوتاهی را هم به مجموعه ضمیمه کرد و به جهان بیرون فرستاد.
مجموعهعکسها موردتوجه قرار گرفت و زمینهای شد برای دادخواهیهای جمعی. بعدها به جستار بندی اضافه کرد و گفت که دربارهی همهگیری ایدز در آمریکا و کنشگری هنرمندان چیز زیادی نمیدانسته و همهی این بیتابیها و سهم برداشتن از دردی جمعی، رانهای غریزی بوده است. گروهی به نام «پِین» P.A.I.N. (Prescription Addiction Intervention Now) را تأسیس کرد که بر پایان دادن به زدوبندهای سیاسیـاقتصادی داروهای مخدر متمرکز بود. گروه تازهتأسیس گلدین با نمایندههای محلی گفتوگو میکرد، کمپین طراحی میکرد و البته از هنر اجرا برای هوشیار کردن مخاطب بهره میجست.
آنچه در ابتدای متن از نمایش موزهی ویکتوریا و آلبرت گفتیم، تنها یکی از چندین اجرایی بود که گلدین برای جلب نگاه مخاطبان عمومی و خصوصی ترتیب داده بود. نهتنها متصدیان موزهها، بلکه بازدیدکنندگان هم باید میدانستند که نام ساکلر که بر دیوارهای موزه نقش بسته، با اعتیاد و بیتفاوتی پیوند خورده است.
مطالبهی جمعیت واضح بود: به گرفتن پول از ساکلرها پایان دهید و آنها را مجاب کنید که هزینهی بازپروری قربانیان خود را تقبل کنند. «پِین» از موزهای به موزهای دیگر میرفت، جعبهی اکسیکانتین را نشان جمعیت میداد و دادخواست را بلند روخوانی میکرد. اقبال رسانهای و ممارست گلدین، ساکلرها را وادار کرد که بیانیه بیرون دهند و تمارض کنند که خیلی پیشتر از آنکه این هنرمند مشهور توجه مطبوعات را بخرد، آنها مشغول تأمین مالی پروژههایی بودند که ادعای اعتیادآوری اکسیکانتین را بررسی میکردند.
مدیر موزهی ویکتوریا و آلبرت در مصاحبهای با بیبیسی اعلام کرده بود که مفتخر است که ساکلرها حامیان موزه هستند. مصاحبه اگرچه به قبل از اجرای گلدین برمیگشت، بااینحال آنچه ثابت مانده بود، نام خانوادهی ساکلر بر دیوارهای موزه بود. تریسترام هانت، مدیر موزه، بهطورعلنی اعلام کرده بود که قرار نیست نام حامیان موزه را پایین بکشد.
فشارهای عمومی بالا گرفته بود و مارس ۲۰۱۹ گالری نَشنال پُرترِیت کمک مالی ۱.۳میلیون دلاری یکی از بازوهای خیریهی خانوادهی ساکلر را رد کرد. همین اقدام باعث شد سایر مؤسسات فرهنگی در اروپا و آمریکا هم جرئت کنند و رسماً اعلام نمایند که کمکهای ساکلرها را نمی پذیرند. در ماه ژوئیهی همانسال، موزهی لوور پاریس اولین موزهی بزرگی بود که نام ساکلرها را از دیوارهایش حذف کرد. دیری نگذشت که موزهی متروپولیتن، موزهی سالومون آر گوگنهایم، موزهی تیت مدرن و البته موزهی ویکتوریا و آلبرت هم به لیست اضافه شدند. گلدین و جمعیت نتیجه گرفته بودند، اگرچه این تنها قاشق شکری بود که کمک میکرد دارو با آزردگی کمتری فرو داده شود؛ کنشگری گلدین بههیچعنوان پایان نیافته بود و اجراهای زنجیرهای «دایـاین» (die-in) به سنتی ادامهدار با موزهها بدل شدند، سنتی که گلدین معتقد بود بسیار پیشتر از اینها و از طریق مطالعهی همهگیری ایدز باید این را برای خود درونی میکرده که: «ما از دست رفتن یک نسل را بهتماشا نشسته بودیم و حالا نباید بگذاریم این اتفاق با نسلی جدید تکرار شود.»
منابع:
- ruthmillington.co.uk/11-famous-protest-art-examples
- www.theguardian.com/artanddesign/2019/nov/16/nan-goldin-die-in-v-and-a--sackler-courtyard-opiods
- www.newyorker.com/magazine/2022/11/21/nan-goldin-visits-the-de-sacklered-met
- observer.com/2019/12/nan-goldins-guggenheim-die-in-is-a-time-magazine-photo-of-the-year
- www.theguardian.com/us-news/2018/mar/10/opioids-nan-goldin-protest-metropolitan-museum-sackler-wing
- www.artsy.net/article/artsy-editorial-nan-goldin-pain-activist-group-staged-die-in-victoria-albert-museums-sackler-courtyard
- www.artforum.com/print/201801/nan-goldin-73181
تصویر کاور و اسلایدر:
- observer.com