«آتش! آتشبازی!»: حاشیهنویسی بر اثری از آرش حنایی
15 شهريور 1401زمین فوتبالی خالی، بدون حضور جنبندهای در آن. چند خانه، ساختمان و درخت در دوردست، و انفجار منوَّری در دلِ سیاه شب. با فاصلهای از منور اول، دیگری در حال نورافشانی است. اینها شرحی مختصر بر «آتش! آتشبازی»، نقاشیِ دیجیتالی از آرش حنایی است.

آرش حنایی | آتش آتش بازی | 1397 | چاپ دیجیتال دیاسک | 146.67 × 100 سانتیمتر
«آتش! آتشبازی» یکی از آثار مجموعهی «ابرهای آنی» است که در سال ۱۳۹۸ توسط آرش حنایی در بنیاد یاسی بهنمایش گذاشته شد. نقاشیهای دیجیتال حنایی که بخشی از این نمایش را تشکیل میدادند، شامل قطعاتی بودند که پیشتر از مناطق شهری مختلف عکاسی شده و بر اساس آنها و البته با تأکید بر نقاط خاصی از آنها شکل گرفته بودند.
فضاهای مسطح و خالی وسیع، بخش عمدهای از این نقاشیهای دیجیتال را شامل میشوند؛ چیزهایی که علاوهبر «آتش! آتشبازی» در دیگر آثار این مجموعه مانند «زمین بازی»، «مرغهای آوازخوان مست هستند» و… با تأکید دیده میشوند. این سطوح خالی بهوضوع سرد و بیروحاند. فضا بهشدت بیگانه و دور تلقی میشود؛ چیزی که دست یافتن و ازآنِخودبینیِ آن را سخت میکند. در «آتش! آتشبازی» بهوضوح جشنی برپاست؛ جشن آتشبازی در دوردستها. اما جشن برای چه کسی؟ فضا خالی است. خالی از هر کس و هر چیز. زمین بازی فوتبالی که در آن کسی نیست در نهایت شب گم شده است. منورها برای چه روشن شده است؟ فضای خالی «آتش! آتشبازی» برای ما تداعیگر چیست؟ جشنی که ما در نسبت با آن بیگانهایم برای چه کسانی است؟ وضعیت بهگونهای است که انگار ما از آن کنده شدهایم. ما به این جشن، به این بازی و به این هیاهو دعوت نشدهایم. ما از دور ناظر اتفاقاتی هستیم که با آن بیگانهایم. بهعبارتی این جشن برای ما رقم نخورده است.
اگر به دیگر نقاشیها هم نگاهی بیندازیم، شاهد تکرار این الگو به طرق دیگر هستیم. وسایل بازیای خالی؛ نورهای فرحبخشی در دوردست و از این دست چیزها. نه، آنها برای ما نیستند. ما از هیاهو دور افتادهایم و با «چیزهایی» برای آنها مواجه هستیم؛ جشنی برای آنها.
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.yassifoundation.com