نگاهی به کتاب عکس «گرگومیش» از شهرزاد درفشه
11 مرداد 1401«گرگومیش» (half light) عنوان کتاب عکسی از شهرزاد درفشه است که با همکاری انتشارات نومیک بوک (gnomic book) در سال 2018 تولید و عرضه شده است. «گرگومیش» اولین تجربهی درفشه، هنرمند و عکاس ایرانی، در زمینهی تولید و انتشار کتاب عکس در خارج از ایران است.
کتاب عکس بهعنوان روزنهای که نوع دیگری از مواجهه با عکس و مجموعهعکس را برای هنرمند و مخاطب فراهم میسازد، شامل دامنهای هدفدار و منسجم است. ارائهی اثر در قالب کتاب عکس، امکانات خاص خود را دارد که اجرا و نتیجهی نهایی آن با نمایش عکس در محیط یک گالری تفاوتهای بسیاری دارد. «گرگومیش» نیز از این قائده مستثنی نیست و سیر هدفمندی از عکسها را، که با ترتیب خاصی در کتاب قرار گرفتهاند، به مخاطب نشان میدهد. درفشه این کتاب را «وقایع سفری به درون یک بیماری» توصیف میکند؛ گرچه کتاب بهطورمستقیم دربارهی بیماری نیست و کالبد و مشاهدات هنرمند از جهان پیرامونش را در مسیری که بیماری برایش رقم زده نمایان میکند.
آنچه در اولین مواجهه با کتاب نظر بیننده را جلب میکند، شکل ظاهری آن است. «گرگومیش» درون یک روکش پارچهای قرار گرفته و عنوان آن بر دو طرف کتاب به فارسی و انگلیسی نوشته شده است. روکش پارچهای عنوان را کمی محو نشان میدهد؛ چیزی که در صفحات داخلی کتاب نیز با کاغذهای شفافی که در فاصلهی هر عکس با دیگری قرار گرفته، ادامه یافته است. همین موضوع باعث میشود که عکسها ابتدا و پیش از دیدن بهصورت کامل، محو دیده شوند. میتوان این مسئله را در تعامل با نام مجموعه و فضای حاکم بر آثار آن نیز دنبال کرد.
درفشه با استفاده از امکانات کتاب بهعنوان محفلی برای ارائهی عکسها، امکان دو خوانش متفاوت را ایجاد کرده است. کتاب از هر دو طرف فارسی و انگلیسی قابل خواندن است و هر سو، خوانشهای خاص خود را بههمراه میآورد. با باز کردن کتاب، بیهیچ مقدمهای با رباعیای از خیام روبهرو میشویم؛ رباعیای که بهنوعی دربارهی سیر و سیاحت در این جهان و مرتبط با یک شبزندهداری بلند است. پس از این رباعی عکسها آغاز میشوند. کتاب بهگونهایست که انگار در چهار فصل صورتبندی شده و گذر از این فصول با تکعکسهایی که خلاف جهت دیگر عکسها روی کاغذ چاپ شدهاند، نشانهگذاری شده است. در خوانشِ راست به چپ عکسها (فارسی)، در ابتدا با عکسی از یک سنگ مواجه میشویم. عکسهایی که در ادامه میآیند در بستری تاریک شکل گرفتهاند. تصویری از جاده و کوهی در شب، روزنهی نوری که بهسختی در تاریکی جان گرفته، گودالی که انگار درون یک صخره قرار گرفته است و دیگر عکسهایی که در دل تاریکی غرق شدهاند. این رویه بهمرور بهسمت روشنایی میرود و با عکسهایی از اجزای بدن، اتاقی با وسایل و چیدمانی قدیمی، یک شاخه گل، پارچههایی که بر طنابی در مقابل جریان باد قرار گرفتهاند و...، به پایان نزدیک میشود. عکس پایانی کتاب در این خوانش، خورشیدی پشت ابرها را نمایان میسازد که پرندگان در مقابل آن درحال پروازند. در این میان عکسی از پرترهی هنرمند نیز جلب توجه میکند که حضوری توأم با آرامشی خاص را یادآور میشود و به بدنی میماند که گویی در یک جریان (مسیر یادشده) قرار گرفته است. همچنین تصویر زخمِ بخیه پس از عمل جراحی نیز در این فرآیند خودنمایی میکند که شاید نزدیکترین تصویر به خودِ مسئلهی بیماری باشد. از جمله عکسهای دیگری که در این بین با آنها روبهرو میشویم، میتوان به شاخهای جداافتاده در بیابان یا تصویر نیمتنهی بالایی هنرمند از پشت اشاره کرد.
عکسهای شهرزاد درفشه در «گرگومیش» بیشتر شامل طبیعت و محیط اطراف وی است. بدن و انسان بخش محدودتری را در بر میگیرند و در این بخش نیز عکسها به خود و نزدیکان هنرمند محدود میشوند. بهعبارتی وقتی کار بهسمت عکاسی از انسان میرود، با نوعی عکاسی صمیمانه طرف میشویم. البته این رویه در مواجهه با طبیعت نیز خودنمایی میکند و عکسهای درفشه را میتوان به مواجههی تنانهی وی با محیط پیشِروی خود تشبیه کرد. «گرگومیش» از طرفی به دفترچهی خاطراتی میماند که بهصورتی بصری ثبت شده است. عکسها در کنار هم به ساخت موقعیتی منجر میشوند که هنرمند آن را تجربه کرده و از سر گذرانده است. البته آنطور که گفته شد، با یک وقایعنگاری مستند و سطحی از دوران گذار یک بیماری طرف نیستیم و در این مسیر فقط با اشاراتی هرچند محدود همراه میشویم. عکسها بسیار صمیمی هستند؛ بهگونهای که بهراحتی برای مخاطب قابل دریافتند. برخی از آنها نیز بسیار لطیف جلوه میکنند.
«گرگومیش» به پرسهزنی در لحظاتی انسانی میماند و به گشایش دریچهای برای نظراندازی مخاطب به جهان شخصی هنرمند میانجامد. این لحظات/عکسها، گاه گذرا، صمیمی، شاعرانه و گاه تأملبرانگیزند و مخاطب را در این سفر با خود همراه میسازند.
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.amazon.com
- www.collectordaily.com