هیلما آو کلینت: نقاشیهایی برای آینده
23 اسفند 1400هیلما آو کلینت (Hilma af Klint) (1826- 1944) هنرمند کمترشناختهشدهای است که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. موقعیت استثنایی او نسبت به هنرمندان همدورهی خود و دستاورد یکسانی که بر اساس باورهایی مشابه شکل گرفته بود، از دلایل توجه به او بهشمار میآید. حال موقعیت استثنایی او چه بود و منظور از دستاورد یکسان با هنرمندان همدوره و باورهای مشابه چیست؟
آو کلینت از پیشگامان نقاشی انتزاعی است. در واقع خلاف تصوری که سالها وجود داشت و واسیلی کاندینسکی (Wassily Kandinsky) را بهعنوان اولین هنرمند انتزاعی تلقی میکرد، این آو کلینت بود که اولین نقاشی انتزاعی را در سال 1906 خلق کرد. او نیز مانند پیت موندریان (Piet Mondrian)، کاندینسکی، فرانتیشِک کوپکا (František Kupka) و پاول سروزیه (Paul Sérusier)، آثار خود را تحت تأثیر باورها و فرقههای معنوی رایج در اواخر قرن نوزدهم خلق کرد. یکی از مهمترین این فرقهها، «تئوسوفی» بود که تمام هنرمندان نامبردهشده یا عضو رسمی آن بودند یا هنرشان تحت تأثیر مستقیم آن قرار داشت. بهطورمثال کاندینسکی بسیار از کتاب مصوری با عنوان «فرمهای فکر» تأثیر گرفت که یکی از پیروان اصلی تئوسوفی نوشته و تصویرسازی کرده بود؛ و اثر «زنی در مسکو» را با توجه به باورهای این فرقه و تصاویر این کتاب مبنی بر وجود ارتعاشات و رابطهی آنها با حالتهای مختلف ذهن نقاشی کرد.
آو کلینت نیز که در رویال آکادمی استکهلم دورهی هنرهای زیبا را به اتمام رسانده بود و بهعنوان زنی موفق در عرصهی نقاشی سوئد جایگاه مناسبی داشت، تحت تأثیر همین فرقه بود. اما موقعیتی که او را از افرادی مانند کاندینسکی، موندریان و دیگر هنرمندان آن زمان مستثنی میکند، عدم ارتباط او با جریانهای هنری معاصرش است. آنچه که مورد این هنرمند را جالب توجه میکند و بررسی بیشتر آثار و زندگی او را میطلبد، همین نکته است که او تا آخر عمر تقریباً در انزوا کار کرد و هیچ ارتباطی با هنرمندان و جریانهای هنری همزمانش نداشت. حتی در کتابخانه و خانهی او، بهجز کتابها و مقالاتی در رابطه با گیاهشناسی که به آن علاقه داشت و همینطور تئوسوفی، هیچ مدرکی پیدا نشد تا آگاهی و شناخت آو کلینت نسبت به آنچه در دنیای هنر آن زمان در جریان بود را نشان دهد. از طرفی مشاهدهی اینکه باورهای یکسان در میان هنرمندان نامبرده همگی به خلق آثار انتزاعی انجامیده، موجب شده تا این جریان هنری دوباره مورد بازبینی قرار گیرد.
آو کلینت بههمراه سه زن دیگر به برگزاری جلسات مراقبهی جمعی میپرداخت که بعدها با راهنماییهای استادی هدایت میشد. او به توصیههای این پیشوای معنوی به خلق آثاری در حالت خلسه و مراقبه و بهصورت خودبهخودی مشغول شد، شیوهای که در مکتب ذن نیز رایج است. بهمرور آو کلینت کاملاً بر دریافتهای خود هنگام خلسهی مراقبه و مضامین عرفانی و علوم خفیه تمرکز کرد و تنها به خلق خودبهخودی یا ثبت مشاهداتی که در چنین حالتهایی تجربه میکرد پرداخت؛ و به این شکل بود که آثار انتزاعی او بر اساس مضامین عرفانی و علوم خفیه دربارهی جهان پدید آمد.
آو کلینت وصیت کرده بود که تا بیست سال پس از مرگش آثارش به نمایش درنیاید. او بر این باور بود که جامعه هنوز قدرت درک آثارش را ندارد و اینها نقاشیهایی برای آینده هستند. در ضمن او اصرار داشت که آثارش همه با هم به نمایش گذاشته شوند و آرزو میکرد که این رویداد در معبدی با ساختاری مارپیچ برگزار شود. اولینباری که آثار آو کلینت مورد توجه قرار گرفت، سال 1987 بود که نمایشی از آثار هنرمندان انتزاعی در موزهی لکما برگزار شد و بر مقولهی معنویت که اساس فکری آنها را شکل میداد، تمرکز داشت. این نمایش که زاویهی جدیدی از هنر انتزاعی و چگونگی شکلگیری آن را نشان میداد، در واقع از بسیاری مسائل که تا آن زمان بهطور جدی و عمومی مطرح نشده بود، پرده برمیداشت. موضوعاتی که تمامشان حول محور اعتقادات این هنرمندان در عرفان و علوم خفیه میگشت و نشان میداد که تحلیلهای فرمالیستی تا آن زمان تنها پوششی بوده و در واقع دلیل اصلی شکلگیری هنر انتزاعی وجود چنین گرایشها و باورهایی میان هنرمندان آن بوده است. نقاشیهای آو کلینت در آن ابعاد بزرگ، با رنگهای زنده، فرمهای هندسی و انداموار در ترکیببندیهایی قابل توجه که همگی تداعیکنندهی مفاهیمی غیر قابل بیان در ذهن بود، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. همچنین مطرح شدن انزوای هنرمند با وجود خلق چنین آثاری، از دیگر نکات جالب توجه برای مخاطبان بود.
موزهی گوگنهایم نیویورک که متمرکز بر هنرهای مدرن و معاصر است و مجموعهی کاملی از این آثار را در خود دارد، در سال 2018 نمایش بسیار مهمی از آثار آو کلینت با عنوان «هیلما آو کلینت: نقاشیهایی برای آینده» برگزار کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. تا امروز او به یکی از پرطرفدارترین هنرمندان زن مدرنیست جهان تبدیل شده است و با الهام از او آثار جدیدی خلق میشوند. بهطورمثال در آرمری شو 2021 گروهی هنرمند با نام «روح هیلما» آثار نقاشی در قالب کارتهای تاروت ارائه دادند که از نقاشیهای آو کلینت الهام گرفته شده بود و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. نیویورکتایمز نیز در گزارش خود از این آرتفر دربارهی آنها نوشت. امروزه مستندسازان و تحلیلگران تاریخ هنر به روند هنری آو کلینت بسیار توجه میکنند و همچنین تمام دلایلی که بیان شد موجب شده است تا جریان هنر انتزاعی با تمرکز بیشتری مورد بازبینی قرار گیرد. هرچند آثار آو کلینت در هیچ معبدی به نمایش درنیامد، اما در موزهای فاخر و تمامسفید، شبیه به یک معبد با ساختمانی مارپیچ، به تماشا گذاشته شد.