icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

استعفای مدیر «دکومنتا ۱۵»

نویسنده : صفورا سیدی

زمان خواندن : ۳ دقیقه

دوره‌ی پانزدهم دکومنتا که از ۱۸ ژوئن در کاسل آلمان میزبان گروه‌های هنری متعددی بوده، بحث‌های سیاسی‌ـ اجتماعی بسیاری را راه انداخته است. یکی از جنجال‌برانگیزترین مناقشات دکومنتا ۱۵، مربوط به اثری از گروهی اندونزیایی با نام «تارینگ پادی» بود که به رواج یهودی‌ستیزی متهم شد. واکنش‌ها شدید و مستقیم بود و علاوه‌بر مردم، دولت‌ها را هم به زبان آورد. تارینگ پادی موافقت کرد که نقاشی بحث‌برانگیزی را که بخشی از چیدمانی بزرگ‌تر در فضای آزاد بود، با پارچه‌ای مشکی بپوشاند و عذرخواهی‌ای رسمی منتشر کرد که رویکرد هنری و پیشینه‌ی اثر را توضیح می‌داد.

شنبه، ۱۶ ژوئیه، زابینه شورمن (Sabine Schormann)، مدیر دکومنتا، استعفای خود را علنی کرد، استعفایی که خیلی زود هم با آن موافقت شد. به نظر می‌رسد دکومنتا قاتل مدیران خود است. مدیر پیشین، آنِتِ کولنکمپف (Annette Kulenkampff)، بابت بی‌مبالاتی در هزینه‌ها کنار رفت. استعفای شورمن پاسخی بود به زنجیره‌ی اعتراضات درون‌نمایشگاهی. هیتو اشتایل (Hito Steyerl)، هنرمند آلمانی، آثارش را از صحنه‌ی نمایش بیرون کشید؛ چرا که بابت مشارکت در آن‌چه پیرامون یهودی‌ستیزی شکل گرفته بود، خود را مسئول می‌دید. او معتقد بود اگر اثرش حتی یک نفر را مجاب کند که به محل نمایش بیاید و بخشی از مواجهه با یهودی‌ستیزی را تسهیل کرده باشد، مسئول است.

وزیر فرهنگ آلمان اما با سؤال‌های مهم‌تری به این جنجال آمده است؛ او نگران است سازوکاری انتخابی در پشت‌پرده‌ی انتخاب آثار در جریان باشد؛ در وهله‌ی اول این اثر اصلاً چه‌طور به دکومنتا راه یافته است؟ روند نظارتی در مورد نمایش آثار تا چه اندازه نسبت به موضع‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی و به رسمیت شناختن تبعیض علیه اقلیت‌ها و گروه‌های فرودست حساس است؟ از همه مهم‌تر برای هنر تا چه اندازه می‌توان مرزی اجتماعی قائل شد؟

تجربه‌ی تاریخی هنر آمریکا نشان‌مان می‌دهد که بخشی از پایگاه‌های هنری، که لااقل در فضایی عمومی به نمایش درمی‌آید، در نسبت با اجتماع معنادار است. جنجالِ پیرامون نقاشیِ «مرث و گرث» (Mirth & Girth)، اثر دیوید کِی نلسون جوان، نشان می‌دهد که نمی‌توان هنر را از مضامین اجتماعی جدا کرد. دیوید کی نلسون، دانشجوی مؤسسه‌ی هنر شیکاگو، شهردار محبوب سیاه شیکاگو، هارولد واشنگتن، را با لباس زیر زنانه به تصویر کشیده بود. نقاشی در مدت ‌زمان کوتاهی بعد از اکران مصادره شد و دادخواستی مدنی، متممی قانونی و البته بحرانی نژادی را در آمریکا رقم زد. بسیاری نقاشی را نه‌تنها نژادپرستانه، بلکه جنس‌پرستانه می‌دانستند و از جهتی دیگر، مدافعان آزادی بیان نیز مصادره‌ی نقاشی را مظهر نقض آزادی بیان قلمداد می‌کردند. نلسون تأیید کرد که قصدش شمایل‌شکنی بوده‌ و شیوه‌ی بیان او در تمام دوره‌های هنری‌اش به قصد تقدس‌زدایی از افراد، کاریکاتوری مصور کردن سوژه‌هاست. بااین‌همه، چالش اعطای مرز به هنرمند تابه‌امروز، دنیای هنر را مشغول به خود نگه داشته است؛ چالشی که هربار در هیئتی نو ظاهر می‌شود؛ یک‌بار به شمایلِ نمایشیِ خصوصی در شیکاگو و یک‌بار در نمایشی عمومی در کاسل آلمان.

 


 

تصویر کاور و اسلایدر:

  • www.newsrnd.com
bktop