icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

سرمایه‌گذاری ۴.۵میلیون دلاری مقامات شهر نیویورک برای بازسازی «موزه‌ی ایسامو نوگوچی»

نویسنده : صفورا سیدی

زمان خواندن : ۴ دقیقه

لوری کامبو، سرپرست اداره‌ی امور فرهنگی شهر نیویورک، پنج‌شنبه‌ی دوهفته‌‌ی پیش اعلام کرد که مقامات شهر نیویورک حاضرند نزدیک به ۴.۵میلیون دلار برای بازسازی موزه‌ی ایسامو نوگوچی سرمایه‌گذاری کنند. 

Isamu Noguchi with study for Luminous Plastic Sculpture | 1943 | Photo by Eliot Elisofon | The Noguchi Museum Archives | 03766 ©INFGM | ARS – DACS | Eliot Elisofon | Source: www.cobosocial.com

نوگوچی مرد صاحب‌نامی‌ است. مجسمه‌ساز بوده و نوشتن از او سخت است. همان‌طور که جیمز پانرو قبل‌تر گفته است: «هنر زندگی‌نامه‌نویسی، بی‌شباهت به ساخت مجسمه نیست؛ از مجموعه‌ای از حقایق، ماده‌ی خام مصنوع، حکایت‌ها و پچ‌پچ‌ها باید ظاهری زنده بیرون کشید. همان‌اندازه‌ عذاب‌آور و حساس است که خلق مجسمه. اگر مراقب نباشید هیچ نامحتمل نیست که به انتزاع برسید و به‌کلی فراموش کنید که شخصیتی واقعی را به تصویر می‌کشید.»

نوگوچی ژاپنی‌ـآمریکایی است. پدر ژاپنی او، یونه، شاعری نوظهور بود که در منهتن سکونت داشت. با مادر ایسامو، لئونی گیلمور، از طریق یک آگهی کاریابی آشنا شد و وقتی لئونی ایسامو را شش‌ماهه باردار بود، به ژاپن برگشت و جز طبعی شاعرانه برای پسر چیزی باقی نگذاشت. یونه مشهور بود و از همین‌جهت تولد ایسامو تیتر یک روزنامه‌ی لس‌آنجلسی شد: «افتخار بیمارستان یون نوگوچی: همسرِ سفیدِ شاعر ژاپنی به شوهر، پسری هدیه می‌دهد.» این تیتر درحقیقت خلاصه‌ای نمادین بود از هرآن‌چه بعدتر ایسامو را درگیر خود کرد؛ پدری که او را ترک کرد و پیشینه‌ی ژاپنی‌ـسفید او به‌عنوان یک شهروند آمریکایی. نوگوچی در سال ۱۹۸۸، ماه‌هایی پیش از مرگ گفته بود: «برای آدمی که سابقه‌ای مشابه من دارد، مسئله‌ی هویت مسئله‌ای بسیار نامشخص است. من تنها در هنر است که می‌توانم هر هویتی را پیدا کنم.» نوگوچی آمریکایی‌ای وطن‌پرست بود و ستیزه‌جویانه ژاپنِ پدرش را محکوم می‌کرد. در طول جنگ جهانی، داوطلبانه خود را در یک اردوگاه توقیف ژاپنی حبس کرد؛ چرا که به‌وضوح از رویارویی با جنبه‌های متعدد هویت خود هراسان بود. اگرچه هنرمند همیشه با سایه‌ی پدری معروف و بیگانه زندگی کرده بود، آن‌که بیش‌از همه بر زندگی هنری او اثر گذاشت، مادرش بود. مادر نوگوچی جذاب و غمگین بود و اندوه خود برای پسر به یادگار گذاشت. نوگوچی یک‌بار گفته بود که تصور می‌کند محصول تخیل مادرش است. این ادعای تکان‌دهنده‌ای است ولی اگر به زندگی لئونی نگاه کنیم، بی‌راه هم نیست. لئونی فارغ‌التحصیل مدرسه‌ی فرهنگ اخلاقی (Ethical Culture School) بود؛ مدرسه‌ای که علاوه‌بر آموزش مرسوم دانشگاهی، بر تعلیم هنرهای دستی (manual training) هم تأکید داشت. بااستعداد و پرتلاش بود و این را لیست کمک‌هزینه‌ها و بورسیه‌هایی که دریافت کرده است به‌وضوح نشان می‌دهد. بااین‌حال لئونی خیلی زود از دنیا رفت؛ تنها ۵۹سال داشت که ذات‌الریه گرفت. ایسامو باور داشت که مادرش موفق نشده آن‌طور که در خیال داشته است هنرش را محقق کند؛ و همین مجابش کرده بود تا بخشی از هنر خود را به او اختصاص دهد.

در دوره‌ی نوجوانی، مادر برای او اساطیر یونانی می‌خواند و درعین‌حال او را تشویق می‌کرد که «یاد بگیرد چه‌گونه یک خانه‌ی ژاپنی بسازد». سال‌های بعد به کارآموزی و مطالعه گذشت. ایسامو مجسمه‌سازیِ ایتالیایی را در تامپکینز نیویورک یاد گرفت. با گاتزون بورگلوم (Gutzon Borglum) آشنا شد. در پاریس در استودیوی کنستانتین برانکوزی (Constantin Brancusi) مدرنیسم را شناخت و مهم‌تر از همه در مسیر هنری خود با باکمینستر فولر (Buckminster Fuller) ملاقات کرد؛ کسی که بعدتر او را «مسیح ایده‌ها» نامید. نوگوچی با ولع هر بارقه‌ای از هنر را می‌بلعید و به درون می‌کشید. هر کلاس درس و هر معاشرتی برای او حکم فرصتی جدید و تازه بود. حریص ایده‌های نو بود و از مرزها می‌گذشت تا همکاری مشتاق همانند خود پیدا کند.

Installation view | Noguchi At Barbican Art Gallery, London | 30 September 2021– 9 January 2022 | © Tim Whitby | Getty Images. Image courtesy of Barbican Centre | Source: www.cobosocial.com

بعضی از بزرگ‌ترین دستاوردهای هنری او از همین همکاری‌ها حاصل شد: مجموعه‌های رقص برای مارتا گراهام، طراحی باغ با معماران، میز قهوه‌ی هرمان میلر، مجسمه‌های سبک آکاری و البته فانوس‌های کاغذی که در سرتاسر جهان پخش‌ شده و بر آثار دیگر او سایه انداخته‌اند. این همه‌ی چیزی بود که هنرمند می‌خواست با آن به‌خاطر سپرده شود؛ فرصت همکاری‌های درخشان و مشارکت در چیزی که زندگی را آگاهی می‌بخشد. قبل از مرگ به دوستش، دور اشتون (Dore Ashton)، گفته بود که به هیچ آغاز و پایانی نرسیده و همین نقطه‌های سرگردان روی کاغذی رها، که به هیچ خطی وصل نمی‌شود، زندگی اوست؛ مجموعه‌ای از همکاری‌ها و گذر از پیکره‌ها و پرتره‌ها به انتزاع، بیرون کشیدن ایده‌ای از ماده‌ی خام به‌مدد همکاری که اندازه‌ی تو به هنر، جهان و کارماده مشتاق است.

اما بازگردیم به موزه، موزه‌ای که به دست خودِ نوگوچی افتتاح و بازسازی شد؛ به فضای زندگی و استودیوی هنرمند سروسامان داده شد تا برای عموم بازدیدپذیر باشد. برت لیتمن (Brett Littman)، مدیر بنیاد و باغ‌ـموزه‌ی ایسامو نوگوچی، در بیانیه‌ای مدعی شد، این بازسازی قدمی است برای بازنمایی بهتر نوگوچی. لازم است مخاطب، علاوه‌بر زندگی هنری، با خاطره‌ها، عادت‌ها و فضای خصوصی هنرمند هم مواجه شود. از این جهت کمک مالی مقامات شهر نیویورک قدمی جدی است. به‌ویژه در وضعیت کنونی نیویورک بسیار لازم است که گفتمان‌هایی که مواجهه‌ی شخصی و خصوصی با آمریکاییِ آسیایی‌تبار را تقویت می‌کند، موردتوجه ویژه قرار گیرد. این رویکرد هم از دیگری‌سازی و بیگانه‌ستیزی جلوگیری می‌کند و هم فرصتی برای مخاطب آمریکایی فراهم می‌کند تا از دریچه‌ای جز رسانه‌ به مواجهه با انسان آسیایی بنشیند. همه‌گیری خشونتی کم‌سابقه را برای آسیایی‌-آمریکایی‌ها رقم زده است که در چند سال اخیر بسیار از آن شنیده‌ایم و امید است اگر انسانِ سفیدِ آمریکایی بداند صاحب فانوس‌های کاغذی که روی آن عاشقانه می‌نویسد و در نور آن محبوبش را در آغوش می‌گیرید، مردی آسیایی بوده، شاید کمی عقب‌تر بایستد و به تقابلی نگاه کند که هنر برای او فراهم کرده است.

 


 

منابع:

  • www.noguchi.org/isamu-noguchi/biography/biography
  • www.nytimes.com/2015/06/28/books/review/listening-to-stone-the-art-and-life-of-isamu-noguchi.html
  • www.artnews.com/art-news/news/noguchi-museum-new-york-city-restoration-investment-1234636485
  • www.economist.com/books-and-arts/2021/07/31/isamu-noguchi-explored-what-it-means-to-be

تصویر کاور و اسلایدر:

  • www.cobosocial.com
bktop