«جهان در تصویر انسان»؛ غرفهی لبنان در «بیینال ونیز» ۲۰۲۲
21 شهريور 1401چهارمینروز از هشتمینماه سال ۲۰۲۰ برای جهانیان و مردم لبنان، بهویژه کسانی که در پایتخت آن بیروت، عروس خاورمیانه، زندگی میکردند، تاریخی فراموشنشدنی است. روزی که انفجار حدود سههزار تن آمونیومنیترات در بندر اشرفیهی شهر بیروت منجر به تخریب ساختمانهای بخش زیادی از منطقه شد، شهروندانِ بسیاری جان خود را از دست دادند و در مدتزمان کوتاهی، ناخواسته به جمعِ آوارگان و بیخانمانهای جهان پیوستند. محمولهای که بهمدت ششسال بدون ایمنی کافی در بندر بیروت نگهداری میشد، با انفجارِ ناگهانیاش معادل زمینلرزهای چهار ریشتری عمل کرد و چهرهی شهر و مردمانش را برای همیشه تغییر داد.
بههمین واسطه، تجسم بخشیدن به شهر برای هنرمندان غرفهی لبنان در پنجاهونهمین بیینال ونیز تجربهای معمولی و دور از چالش نبوده است. «جهان در تصویر انسان» (The World in the Image of Man) عنوانِ نمایشی است که این روزها به سرپرستیِ نادا قندور (Nada Ghandour) در غرفهی ۲۰۲۲ لبنان در بیینال ونیز برپاست. کنشِ پایداری که سببِ جسمیت بخشیدن به تخیلاتِ هنرمندانِ لبنانی از «شهر» شده است؛ شهری که به تجسم درآمده تا دیالوگی با درونمایهای سیاسی و زیباییشناختی را حول محور شهر و آثار دو هنرمند حاضر در غرفهی لبنان شکل دهد. آنچه در این نمایش بیشازهمه دستمایهی خلق اثر هنری قرار گرفته، داستان زندگیِ روزمرهای است که در بطن شهر جریان دارد؛ داستانِ پایتخت کشور لبنان، بیروت، مضمون اصلیِ غرفهی لبنان در این رویداد بینالمللی در ونیز است. چیدمانِ سازهمحورِ آیمان بعلبکی (Ayman Baalbaki) و ویدیوآرتِ دنیل آربید (Danielle Arbid)، هویت دیداریِ غرفهی لبنان را شکل دادهاند. نمایشی که تلاش دارد هرجومرج بیپایانی را بهتصویر بکشد که کشورهای منطقهی خاورمیانه با آن دستبهگریباناند.
ویدیوی دنیل آربید با عنوانِ «آلو چریه» (Allô Chérie) بازدیدکنندگانِ غرفهی لبنان در آرسنال را در جای خود میخکوب میکند؛ ویدیویی دوقسمتی (split-screen) از تعقیبوگریز و حرکت یک ماشین در سطح شهر بیروت و صدای زنی که در پسزمینهی آن پخش میشود. هنرمند در خصوص صدایی که در طول ویدیو پخش میشود گفته است: «صدای پخششده در فیلم درواقع صدای مادر من است. من با رضایت خودش یک دستگاه جاسوسی (spying machine) بر گوشی موبایل او نصب کردم. پیش از این تصور میکردم او زندگی بسیار آرامی دارد، ولی پس از این اتفاق متوجه شدم که رازی دارد و سیستم معاملهی بانکی خودش را اداره میکند.» ثبتوضبط این فایل صوتی به سهسال پیش بازمیگردد، اما کلیت ساخت این قطعهی ویدیویی مربوط به سال ۲۰۲۲ است. اهمیت این ویدیو و صداهای ضبطشده در آن زمانی آشکار شد که انفجار مهیب بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ رخ داد و ماهیت ظاهری و درونی شهر را دچار تغییر و تحول کرد. آنچه در دلِ ویدیوی دنیل آربید جریان دارد، نمایاندنِ رقابتی دیوانهوار است؛ رقابتی برای بهدست آوردنِ پولی که با خشونت گره خورده است. شرکتهای مرتبط با املاک و مستغلات که همهچیز را عادی جلوه می دهند تا ویرانیها را پنهان کنند، بشارتدهندهی امیدی باشند که قرار است بهزودی از میان گردوخاک و خون و آشوبِ شهر، سر بیرون آورد و مانندِ فرشتهی نجاتی دروغین، ظاهرِ پر زرقوبرقِ شهری را بسازد که از درون، مخروبهای ازنفسافتاده است.
مادرِ دنیل آربید و محتوای صوتیای که از او در قالب این ویدیوآرت پخش میشود، نمادِ شهروندِ امروزیِ بیروت است؛ شهروندی که با سقوطِ مالیِ کشورش لبنان، با چالشی روزمره برای کسب درآمد مواجه شده است. درآمدی که نمیتوان آن را از طریق نظام اقتصادیِ رسمیِ کشور لبنان بهدست آورد و برای کسب آن باید در جستوجوی راههای دیگری بود. آربید در جریان توضیح اثر خود در غرفهی لبنان میگوید: «زندگیِ مادرِ من بیشباهت با زندگیِ اقتصادیای که امروز لبنان آن را تجربه میکند نیست.»
چیدمان غولپیکری که در سمت دیگر غرفهی لبنان جای گرفته، حاصل تلاش آیمان بعلبکی برای نشان دادن دو روی سکهی شهر بیروت است و با عنوانِ «دروازهی جانوس» (Janus Gate) شناخته میشود. او برای ساخت این سازه از نمای ساختمانهای شهر ایده گرفته است و بنِرهایی که با عنوانِ صفحاتِ پوششی (Media Pannels) شناخته میشوند در ساختِ آن بهکار رفتهاند. این پنلها در مقابل ساختمانهای شهر قرار داده میشوند و معمولاً حاوی اطلاعاتی در خصوص نمای کلی ساختمان و جهات مختلف آن هستند. بنابراین کلیت این چیدمان متشکل از یک نمای خارجی از جنس چوب و فضایی داخلی است که درون آن یک کیوسکِ نگهبانی جای گرفته است. جانوس در فرهنگ رومی (Roman Culture) یک الههی اساطیری است؛ خدای رومیِ آغاز و پایان و دورانِ گذار و زمان که معمولاً با سری با دو چهره بهتصویر کشیده میشود. چهرههای جانوس نگاهی به جهاتِ مخالف دارند؛ بخشی از سر که به عقب مینگرد و بخش مقابل که رو به جلو دارد. این ویژگی جانوس را بهعنوان نمادی از آغاز و پایانِ جهان به مخاطبان معرفی میکند و البته بخشی از ایدهی انتخاب جانوس به محل نمایش این چیدمان یعنی ایتالیا نیز برمیگردد؛ جغرافیایی که برای مدتی طولانی بخشی از فرهنگِ اساطیریِ روم بوده است.
نمای کلی ساختمان الگوبرداریِ تقریباً کاملی از نمای یکی از ساختمانهای شهر بیروت است و هنرمند تغییراتی جزئی، از جمله مکان قرارگیری درب اصلی را در آن ایجاد کرده است؛ زیرا مکانی که قرار است تبدیل به ورودیِ اتاقکِ نگهبانیِ جانوس شود، اهمیت ویژهای داشته و هنرمند در همینرابطه به ضربالمثلی رایج میان زبانهای لاتین، فرانسوی و ایتالیایی اشاره کرده است: «Close the Gate of Janus». عبارتی که در زمانهای گذشته برای ایجاد صلح بهکار رفته و در فرهنگ جنگ و اشاره به جانوس بهعنوانِ خدای جنگ و صلح، از آن یاد شده است. در روم باستان نیز زمانیکه کشور در جریان یک جنگ قرار داشت، درهای معابد بهصورت نمادین باز میشد.
این چیدمان از اجزای کوچکتری تشکیل شده است که بهگفتهی هنرمند، تمامیِ آنها مابهازایی بیرونی در شهر بیروت دارند که در زمانهای متفاوتی جمعآوری شدهاند و بخشی از این گردآوری نیز به دورهای پس از انفجارِ بیروت برمیگردد. لامپها، چراغهای نئونی، بیلبوردِ چوبیِ بهجامانده از سال ۱۹۹۹ با عنوانِ فیلم «عبود در مرزها» (Abboud on the borders) روی آن، همهوهمه از شهر بیروت سخن میگویند. حتی از جغرافیایی وسیعتر از پایتختِ کشور لبنان؛ زیرا زمانیکه بازدیدکنندگان با فضای درونیِ چیدمان مواجه میشوند، گویا در حالِ تجربهی تنفسِ فضای کشورهای عربنشینِ شرقی (Arab Levant) هستند. هنرمند در خصوص ماهیت کار به این نکته اشاره میکند که همهی آنچه در مقابل مخاطب قرار میگیرد و جزئیاتی متشکل از اشیا و رنگها و نورهایی که بهکار افزوده شده، نشاندهندهی شکلی از آسیب و تخریبی است که در واقعیت به ساختمانها وارد شده است. تمرکزِ اصلی بر بازنماییِ خرابی و ویرانی است. او میگوید: «ما صاحب شهری بودیم که بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰ مانند شهرهای برلین و بلفاست بود. جنگ سرد که به پایان رسید، به ما وعدهی جامعهای آزاد داده شد؛ در حالیکه واقعیت به شکل دیگری رخ داد.»
چیدمان بعلبکی در غرفهی لبنان بهگونهای طراحی شده است که مخاطب در ابتدا با نمای بیرونی ساختمان مواجه میشود؛ نمایی که هنرمند با شیوهای اکسپرسیونیستی و قلمی انتزاعی به آن رنگ بخشیده است. رنگی که گویی نماد هر چیزیست بهجز زندگی؛ در عوض نشانهای است از زندگی در شهری پر از هرجومرج و آشوب که میتواند بهجای دادنِ وعدههای شرکتهای اقتصادی برای آیندهی روشنترِ شهر، آبستنِ هر اتفاق ناگواری نیز باشد.
یکی از مشخصههای منحصربهفردِ چیدمانِ بعلبکی، وجودِ المانهایی از کشورهای دیگر است که در کلیت سازه بهچشم میخورد. از میان آنها میتوان به چراغهای نئونیِ نصبشده در چیدمان و محتوای آنها اشاره کرد. متن یکی از تابلوهای نئونی با عبارتِ لاتینِ «Capita Aut Navia» بر بخشی از سازه نمایان است؛ عبارتی که معنای آن در فرهنگِ اسطورهایِ روم باستان به دو روی یک سکه (شیر یا خط) اشاره دارد و در چیدمانِ بعلبکی بار معناییِ دوگانهای را نیز حمل میکند. یکی از معانیِ آن مرتبط با ماهیت جانوس است: دو روی سکهای که نقش جانوس بر آن حک شده است. هنرمند میگوید با این عنوانِ لاتین تلاش داشته است تا به مفهومِ پول اشاره کند و در کنارِ آن به یکی از کارهای قدیمیتر خود نیز ارجاع دهد.
در سمتِ دیگر چیدمان اتاقک نگهبانی قرار گرفته است که از طریقِ درِ ورودیِ تعبیهشده در سازهی اصلی میتوان به آن راه پیدا کرد. در این فضا، خلافِ تعددِ رنگیِ نمای ساختمان، فقط یک رنگ بهکار رفته است؛ رنگ سبزِ مایل به زیتونی که یادآورِ تضاد دوگانهی میان جنگ و صلح است. همچنین رنگ سبزِ بهکاررفته در این فضا ارجاعاتی نیز به ارتشِ کشور دارد؛ اینکه چهگونه جنگهای داخلی کشورهای لبنان و سوریه منجر به این شد که غیرنظامیان مجبور به پوشیدن لباسهای نظامی شوند و یکباره خود را درگیرِ جنگی ببینند که هیچگونه تصمیم و دخالتی از سمت آنها بر آن اثر نمیکرد.
داخلِ اتاقک نگهبانی یک رختخوابِ بزرگ قرار دارد که در کنار آن یک تلویزیون روشن با نمایی از برفک قرار گرفته است. فضای اتاقک نگهبانی مملو از نوری قرمز است که بهنقل از بعلبکی، نمادی است از گرمای حضور موجودی زنده (the heat of a living creature) و از طرفی اشارهای ضمنی به علائم حرارتی مرئی از طریق میدانهای دید در شب (the thermal signatures visible through night-vision scopes) دارد.
در فضای داخلی بهجز اتاقک نگهبانی که باریکهی قرمز رنگِ نور از پنجرهی آن به بیرون ساطع میشود، تمامیِ عناصر به رنگِ سبزِ زیتونیاند؛ لباسهای آویختهشده از بندِ رخت، قفسِ پرنده، تانکرِ ذخیرهی آب و... . آیمان بعلبکی در مورد آنچه خلق کرده است، همواره متنی را در ذهن خود زمزمه میکند: «هر پایتختی داستان منحصربهفرد خودش را دارد. در حالیکه شهر بیروت از تمامیِ آنها گذر کرده است.»
کشور لبنان در منطقهای محوری بین شرق و غربِ جهان قرار دارد که انبوهی از تنشها را از سمت کشورهای منطقه و همسایهی خود تجربه کرده است. شهری که هم سنت را به چشم خود دیده است و هم طعم مدرنیته را چشیده و هماکنون بهعنوانِ شهری شناخته میشود که در مقابل چشم جهانیان، با ناآرامیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعیِ بیشماری دستوپنجه نرم میکند.
نادا قندور، سرپرستِ غرفهی لبنان در بیینال ونیز ۲۰۲۲، در خصوص برگزاری این دوره گفته است: «امسال غرفهی لبنان با وجود شرایطِ پرچالشی که کشور از سر میگذراند و آشفتگیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که مردم لبنان با آنها مواجهاند، کار خود را از سر گرفته است. من تلاش داشتم تا با برپایی غرفهی لبنان در آرسنال، نشان بدهم که لبنان همچنان در نقشهی هنر جهان حضور دارد و همچنین حاملِ پیامی مقتدرانه برای هنرمندان لبنانی باشم که تشویقشان کند و به آنها انگیزه بدهد. برای اینکه به آنها نشان داده شود که حمایت از هنرمندان ادامه دارد و صحنهی هنر لبنان بهعنوان بخشی قابلاهمیت ارتقا داده خواهد شد.»
نکتهی قابلتأمل در مورد جزئیات برگزاری غرفهی لبنان در بیینال ونیز این است که حمایت مالی از سمت بخش خصوصی صورت گرفته و مجموعهداران و متصدیانِ بخش خصوصی تأمین مالی غرفه را بر عهده داشتهاند؛ غرفهای که تابهامروز یکی از پربازدیدترین غرفههای بیینال ونیز ۲۰۲۲ بوده است.
منابع:
www.labiennale.org/en/art/2022/lebanon
www.theartnewspaper.com/2022/04/20/venice-biennale-2022-the-must-see-pavilions-in-the-arsenale
www.thenationalnews.com/arts-culture/art/2022/02/27/lebanon-pavilion-at-venice-biennale-evokes-the-chaos-and-beauty-of-beirut
selectionsarts.com/the-lebanese-pavilion-at-la-biennale-di-venezia
www.arabnews.com/node/2090821/lifestyle
تصویر کاور و اسلایدر:
www.labiennale.org