به بهانهی درگذشت ژان ژاک سمپه
23 مرداد 1401ژان ژاک سمپه (Jean-Jacques Sempé)، کارتونیست فرانسوی، نوستالژیای نه فقط برای گذشته، بلکه برای اکنون خواهد بود. سمپه تنها چند روز با ۹۰سالگی فاصله داشت که از دنیا رفت. پنجشنبه با این خبر شروع شد که ژان در آغوش خانواده و دوستان، یک بعدازظهر معمولی را سپری کرده است و تمام. یک بعدازظهر معمولی ترکیب غریبی است و حتی همین هم در حافظهی یک آمریکایی با سمپه پیوند خورده؛ نمای یک بعدازظهر معمولی از پنجرهای در خیابان فیفتاوِنیو، که بر جلد مجلهی «نیویورکر» نقش بسته است.
تا پیش از ۵۰سالگی، سمپه مردی گمنام بود؛ سرباز بود که شروع کرد به نقاشی فروختن به چند مجلهی پاریسی و در حاشیه ماند. اگرچه همانسال از ارتش اخراج شد و جایزهی «استعداد جوان فرانسه» را از آن خود کرد، بااینحال نام او در اندازهی ستون خبری صفحهی چندم روزنامهای محلی سروصدا به پا کرد. ۱۹۷۸ سال شروع همکاری او با مجلهی «نیویورکر» بود. سمپه گلوبهگلو و هیجانزده در مصاحبهای اعتراف کرد که برای اولینبار خیال میکند وجود دارد و خانوادهای پیدا کرده است. این ارجاعی قابلتوجه است؛ چرا که تقریباً در تمامی یادوارههایی که برای او نوشتهاند، اشاره شده است که ژانِ جوان از خانهای ناامن بیرون آمده، در ۱۴سالگی مدرسه را ترک کرده و اگرچه آرزو داشته نوازندهی پیانو شود و جاز بنوازد، با نقاشی جهان را دیده و شناخته است.
اگرچه بهگمانم لازم است که به قربانیان خشونت فرصتی برای نفس کشیدن دهیم و داستان آنها را از خانهای که سالهاست پشتِ سر گذاشتهاند، جدا کنیم، بهعمد اشاره میکنم که نیویورکر واقعاً خانهی سمپه است. «گاردین» در یادداشتی که به پاس سالها درخشش سمپه نوشته، اشاره کرده که هنرمند در هشتادسالگی هنوز معتقد بوده است که از تجربهی خانه، تصویری مخدوش و پیوندخورده با رنج در خاطر دارد. او اعتراف کرده که باور داشته میتواند از رنج عبور کند و برای همین کارتونیست شده است. در وهلهی اول شاید نامربوط به نظر برسد؛ ولی بگذارید کمی به این ایده فرصت دهیم. سمپه توضیح داده رنجی که در دورهی سربازی به چشم دیده را با رنگ و فرمی که مختص کودکان است، لعاببندی کرده است. موضوع طرحهای او صحنههایی معمولی از روزند، قابهایی از انسانی معمولی، زنی کارمند، مردی که به شهر نگاه میکند، رقصندههایی که منتظرند تا به صحنه بروند، یا پسرکی که روی شکم خود خم شده است و به آب استخر نگاه میکند. همه به لحظهای انسانی اشاره دارند؛ لحظهای که گاهی شاد است، گاهی غمگین، گاه خالی ولی همیشه معمولی است. همیشه جنسی از آسیبپذیری را با خود یدک میکشد. سمپه در مصاحبهای با «نیویورکتایمز» تأکید کرده که مقصودش همین به تصویر کشیدن لحظههای معمولی است. آسیبپذیری هم وضعیتی انسانی است و او تجربهی آسیبش را در نقاشیها به یادگار گذاشته است. این اعترافی مهیب است؛ خانهی ناامن که حالا در قامت رنگ و نور تصویر شده، آرزوی هنرمند است و انگار تسکینی به خودش. تسکین به اینکه که همهی ما آسیبپذیریم و آسیب هم وضعیتی انسانی است. اگرچه مهیب است، بسیار هم پخته است. سمپه به اندازهای خوششانس بوده است که توانسته رنج را به معنا بدل کند.
سالهای پیش از آشنایی سمپه با نیویورکر، یک یادگاری چشمگیر دیگر از هنرمند را برای ما بهجا میگذارد. گوسینی به سمپه پیشنهاد میدهد تا برای خلق یک کتاب کودک با هم همکاری کنند و نیکولا کوچولو متولد میشود. نیکولا کوچولو شمایل کودکی در دورهی پس از جنگ فرانسه است. همین است که سمپه را به نوستالژیای نهتنها برای اکنون، بلکه برای گذشته بدل کرده است.
نیکولا کوچولو بحثهایی جدی دربارهی جنگ مطرح میکند و از مرزهای نوستالژی میپرسد. سمپه سال ۲۰۱۸ اعتراف کرد که نیکولا برای او بازگشتی به گذشته است. بیآنکه قصد داشته باشد از بار مسئولیت جنگ شانه خالی نماید، کاری کند که بارِ آن کمتر مهیب به نظر برسد. سمپه در خلق این تصویر به هماناندازهای موفق و محبوب است که در به تصویر کشیدن صحنههای معمولیِ زندگیِ یک شهروند اینجهانی. او بیش از صد جلد برای نیویورکر تصویر کرده و بیش از چهل جلد کتاب کودک از خود به یادگار گذاشته است. ژان ژاک سمپه انسان بعدازظهرهای معمولی فیفتاَوِنیو است و در همان بافتار هم با جهان بدرود گفت.
منابع:
- www.nytimes.com/2022/08/11/arts/jean-jacques-sempe-dead.html
- www.theguardian.com/books/2022/aug/11/le-petit-nicolas-illustrator-jean-jacques-sempe-dies-aged-89
- www.slate.com/culture/2022/08/jean-jacques-sempe-dies-cartoons-bicycles-petit-nicolas.html
- www.newyorker.com/culture/cover-story/cover-story-2018-05-07
تصویر کاور و اسلایدر:
- www.nytimes.com