نامی نقاش
17 مهر 1400مجله شهروند امروز | 18 تیر 1390
به بهانه نمایش نقاشیهای غلامحسین نامی نقاش در گالری خاک
نامی مدرن است و پیشرو. خطرپذیری را دوست دارد. به سوی آتش میرود، میداند که آتش میسوزاند، اما این ترس و خطر را به جان میخرد. فقط برای اینکه سوختن را تجربه کند.

غلامحسین نامی | بدون عنوان | 1390 | ترکیب مواد روی بوم | 148 × 98 سانتیمتر
اولین بار که یک بوم-حجم را از او دیدم، به خوبی به یاد دارم. جلوی کار ایستادم و ایستادم. هم دلنشین بود، هم بسیار تاثیرگذار. یک حجم سفید بزرگ بود. یک بوم سفید بزرگ که از پشت فشارهای افقی ظریفی به آن وارد شده بود و خطوط باریکی از بوم برجسته شده و بیرون زده بود. یکدست سفید سفید بود. از همان روز نام نامی به خاطرم ماند و کارهایش را دنبال کردم. هر جا و در هر نمایشگاهی اسمی از او بود، برای دیدن میرفتم. حدود اواسط دهه 60 بود که گالری کارپی، نقاشیها و طراحیهای جنگاش را به نمایش گذاشت. صحنههای مرگ، تابوتها، مردگان در کفن. رنگهای قهوهای تیره، اخرایی و آبیاش به خوبی به یادم مانده است. بعد من هم گالریدار شدم و نامی نقاشیهایی با قطع کوچک از منظرههایش را به نمایش گذاشت. منظرههایی از آبشارها و کوهها و درختها. با صلابت و با ضربه قلمهای محکم و بسیار خوشرنگ. نمایشگاهی درخشان که همیشه به آن افتخار میکنم، و بعد نمایشگاه گلهایش؛ خاکهایش. کاهگل نبودند، گل بودند و ترکیببندیهای زیبایش. بسیار مدرن. بیاینکه اصراری بر ایرانی بازی داشته باشد اما به شدت بوی ایران میداد. بخشهای سفید نقاشیهایش نگاه را خیره میکرد. چه به جا بودند این خلأها و این سفیدیهای بوم. انگار جز آن کاری نمیشد کرد یا کاری نباید میکرد. ضربه قلمهای او و ترکیببندیهایش دیگر برای ما آشنا است و این مهم است که اگر کاری را در جایی ببینی، متوجه بشوی که کار، کار غلامحسین نامی است. نامی نقاش است، طراح است و میتواند مجسمهساز خوبی باشد. ساختوساز کار خوبی هم هست. همه فن حریف و جدی. در واقع بیتردید میتوان گفت او در امر هنر بسیار جدی است و هیچچیز را سرسری نمیگیرد؛ نه کار خودش را و نه کار دیگران را. او یکی از مدرنترین و پیشروترین نقاشان هنر معاصر ایران است.