نگاهی به مینوتورهای اسطورهای در آثار بهمن محصص
28 مهر 1400بهمن محصص یکی از مهمترین هنرمندان نوگرای ایران است که طی دههی اخیر شهرت زیادی پیدا کرد و آثارش در سراسر جهان موردتوجه مخاطبان هنر قرار گرفت. او برای خلق بسیاری از آثار خود از اساطیر یونان باستان الهام گرفت و آثار متعددی با عنوان «مینوتور» خلق کرد؛ اما چرا محصص به این هیولای اساطیری علاقهمند بود؟
مینوتور در اساطیر یونان باستان موجودی است نیمهانسان- نیمهحیوان که سر و دم گاو نر و بدن مرد را دارد و از پیوند میان انسان و گاو نر به وجود آمده است. در اساطیر یونان پوزیئیدون، ایزد دریاها، به مینوس کمک کرد تا پادشاه سرزمین کرت شود. مینوس باید گاوی سفید را به افتخار پوزئیدون قربانی میکرد، اما گاو آنقدر زیبا بود که مینوس تصمیم گرفت آن را نزد خود نگه دارد و حیوان دیگری را قربانی کند. همین موضوع باعث شد مینوس مورد غضب ایزد دریاها قرار بگیرد؛ پوزئیدون همسر او پاسیفه را مجبور کرد عاشق گاو شود: مینوتور ثمرهی این رویداد بود. پاسیفه از فرزندش مینوتور مراقبت کرد، اما او بسیار بزرگ و وحشی شد. این هیولا که نمادی از سرشت طماع، حریص و شهوت بیحد و اندازهی انسان است، برای تغذیه انسانها را میبلعید؛ پس مینوس به معماری به نام ددالوس دستور داد هزارتویی غولپیکر و پر پیچوخم بسازد و مینوتور را در آن نگهداری کرد. تصویر مینوتور از دوران باستان تا معاصر در بسیاری از آثار هنری به کار رفت و این داستان الهامبخش هنرمندان مختلف شد.

بهمن محصص | مینوتور آدمهای خوب را میترساند | 1345 | رنگروغن روی بوم | 100 × 150 سانتیمتر
مینوتور شخصیت پیچیدهای دارد؛ نمادی از طبیعت منحرف انسان و در عینحال موجودی بسیار قدرتمند و وحشی است که بهطرز عجیبی ناتوان نیز هست. مینوتور که در هزارتوی ذهن خود گرفتار شده، ممکن است موردترحم قرار گیرد اما او که از شهوت و طمع انسان به وجود آمده، در نهایت نابودکنندهی انسان است. رنجی بیانتها و غیرقابل جبران است که به دست خود انسان ایجاد شده و راه فراری از آن نیست. برای بهمن محصص مینوتور یک شخصیت توتمیک بود؛ نمادی کهن از جسمانیت و قدرت ناامیدکننده، که شخصیت این هنرمند درونگرا را با موضوعی پیوند داد که در تاریخ هنر یونان باستان تا قرن بیستم ادامه داشت و محبوب بود. شاید به دلیل همین رویکرد جهانی و استفاده از فرمهای مدرن بود که در دههی اخیر، آثار محصص در جهان اینقدر محبوب شد.
تحلیلهای زیادی در مورد ارتباط زندگی و شخصیت محصص با نمایش مینوتور در آثارش انجام شده است. بهمن محصص در سال 1309 در شهر رشت به دنیا آمد و از همان دوران جوانی استعداد هنری خود را نشان داد. او تحصیل در دانشکدهی هنرهای زیبا را رها کرد و در بیستوسه سالگی به ایتالیا رفت. او قبلاً با بسیاری از جنبههای فرهنگ اروپایی آشنا شده بود، اما در ایتالیا تجربیات فراوانی به دست آورد و در هنر او، از مجسمههای پیکرهکوتاه گرفته تا نقاشیهای بیانگرای بافتدارش، نشانی از هنر ایتالیایی به چشم میخورد. جهانبینی محصص متأثر از موج روشنفکری فرانسوی دههی شصت میلادی و جنبشهای اگزیستانسیالیسم و نیهیلیسم بود. او که نگاهی تلخ نسبتبه جهان و وضعیت بشر داشت، عناصر نمادینی را برای ابراز بدبینی عمیق خود در مورد توانایی انسان در کنترل سرنوشتش به کار میبرد. او رنج، تنهایی و مرگ را از انسان جداناپذیر میدانست و نسبتبه اعمال انسانها، جنگها و تنشهایی که زادهی مسائل سیاسی و اجتماعی بود، رویکردی انتقادی داشت. از این نظر علاقهی او به مینوتورها، این اسطورههای قدرت و شهوت و مرگ، کاملاً معنادار است.
در میان آثاری که محصص با موضوع مینوتور کار کرده، نقاشی «مینوتور نشسته بر ساحل دریا» شاهکاری قابلتوجه است که در حراج 25 مارس 2021 ساتبیز با قیمت چشمگیری به فروش رسید. در این نقاشی مینوتور در مرکز تصویر نشسته و بر کل بوم نقاشی مسلط است. چشم و دهان قرمز آن خشمی مهارناپذیر و عمیق را به مخاطب منتقل میکند و عضلات بیرونزده و منقبض آن، نشانی از قدرت زیاد این موجود است. مثل بسیاری از آثار محصص، این مینوتور هم به شکل برهنه تصویر شده که او را در حالتی بدوی و دور از تمدن نشان میدهد و نشانی از خوی سرکش و حیوانی اوست. پسزمینهی مینیمال خاکیرنگ با فرم مجسمهمانند بدن مینوتور در تضاد است و این نوع برخورد با اشکال، نقاشی را همزمان به هنر باستانی و مدرن پیوند میدهد. محصص موفق شده اثری خلق کند که هم به تصویرهای باستانی بهجا مانده از این موجود اشاره دارد و هم به آثار هنرمندان دوران مدرن.

بهمن محصص | مینوتور | 1345 | رنگ روغن روی بوم | 70.5 × 50 سانتیمتر
محصص هم در فرم و هم در بیان، از آثار هنرمندان مدرن غربی الهام گرفت و زبان شخصی خود را خلق کرد. بهدلیل همین نوآوریها در هنر معاصر ایران است که او را «پیکاسوی ایران» نامیدهاند. بدونشک علاقهی محصص به مینوتور، این میراث هنری و البته باستانی، به توجه ویژهی هنرمندان قرن بیستم به این موجود هم ارتباط دارد. یکی از مشهورترین هنرمندان مدرن، پیکاسو، مینوتور را مثل رفیقی شفیق میدانست و این موجود در بسیاری از آثار او ظاهر شد.سورئالیستها بهدلیل ارتباط با تفکرات روانکاوانهی فرویدی و همچنین طبیعت وحشیانهی این موجود، به این اسطوره توجه نشان دادند و از آن الهام گرفتند. مجلهی سوررئالیستی «مینوتائور» نام خود را از این موجود گرفت و هنرمندان، از پیکاسو و سالوادور دالی گرفته تا رنه ماگریت و من ری، تصاویر جلد مجله را با الهام از این هیولای افسانهای خلق کردند.
گرچه محصص از آثار این هنرمندان الهام گرفت، اما بهنظر میرسد که مینوتور او از بیان نمادین فراتر میرود. چیزی در موضعگیری و نحوهی بیان این موجود در آثار محصص وجود دارد؛ خط شانهها، کجشدن سر (که مینوتور را زنده و در حال حرکت نشان میدهد)، عضلات بیرونزده و پای قطعشدهی بسیاری از مینوتورهای او، در همراهی با چهرهی خشمگین و فشرده، حس درد و عذاب را به یاد میآورد و نشانی از دیدگاه او نسبتبه جهان و انسان در رنج است. از این نظر این مینوتورها چهرههای شبهانسان فرانسیس بیکن را تداعی میکنند.
مینوتورهای قدرتمند و بیانگرای محصص از دیدگاه درونی و شخصی هنرمند فراتر میروند و معرف وضعیت وجودی انسان و ترس بشر از مرگ و گرفتاری او در چنگ شهوت و طمع و رنج خودساخته هستند. مرگ همان پدیدهای است که همهی انسانهای سرتاسر کرهی زمین را با هر نژاد و زبانی به هم متصل میکند. همانطور که محصص از زبان هر انسان آگاه به سرنوشت خویش میگوید: «حیوان در زندگی میمیرد؛ انسان در مرگ زندگی میکند. حیوانی که در من است برای من عزیز است... بله من خیلی میل دارم با نجابت یک حیوان بمیرم».