قصهی گویهای آینهکاری منیر فرمانفرمائیان
16 آذر 1400بیایید از هنر بگوییم
من به عنوان راهنمای گالری با عکسالعملهای متفاوتی از بازدیدکنندگان نسبتبه آثار هنری مواجه میشوم. در نمایش «امکان بیکران»، آثار طراحی و آینهکاری (سالهای 1353- 1383) منیر شاهرودی فرمانفرمائیان، شاهد کنجکاوی، حیرت و حظ فراوان بازدیدکنندگان بودم.
گویهای آینهکاری منیر موجب سروصدای بسیار و عکسالعملهای شورمندانهای شد. بازدیدکنندگان با لبخندی رضایتبخش به این گویهای زیبا مینگریستند. چندی پیش بازدیدکنندهای دربارهی تفاوت این گویها با توپهای دیسکویی از من پرسید و دیگری از علاقهاش به تماشای حرکت این گویها گفت. تازگیها زوجی را ملاقات کردم که گویهای درخشان را تحسین میکردند. برای آنها دربارهی گوی سبز، هدیهی منیر به اندی وارهول، صحبت کردم. منیر و اندی وارهول در دههی سی شمسی با هم در یک فروشگاه بزرگ کار میکردند. وارهول به ایران سفر کرد و منیر گوی را به او هدیه داد. در ازای این هدیه وارهول تابلوی «مرلین مونرو» را به منیر پیشکش کرد. بهزودی این زوج مشتاق شدند که دربارهی هنرمند بیشتر بدانند. زن با تحسین از زیبایی گویها گفت و از نحوهی ساخت آنها پرسید. ما سهنفر در مورد طراحی نقشها، کار با گچ، نقاشی پشتشیشه و کار برش شیشه صحبت کردیم. همانطور که برای این بازدیدکنندگان توضیح دادم، منیر یک ورقهی شیشه را غرق در رنگهای مختلف میکرد، یک ورقهی شیشهی دیگر را به بالای آن میفشرد، ورقهی بالایی را کمی به اطراف حرکت میداد و سپس آن ورقه را برای موزائیکهای خود به قطعات کوچک برش میداد. او شیفتهی تکنیکهای سنتی بود. بعد از ساخت اولین اثر آینهکاریاش در سال 1348، با اساتید چیرهدست کار کرد تا بتواند فنون کاربردی را گسترش دهد و به ساخت موزائیکهای سنتی با آینهکاری زیبا، که بهصورت ویژه در بلژیک برای بازار ایرانی ساخته میشد، بپردازد. او بهزودی ایدهی یادگیری برش شیشه را کنار گذاشت؛ چرا که کاری استادانه بود که استادکار اصلی او از هفتسالگی انجام میداد. در عوض تمرکز خود را معطوف بر طراحی اشکال پرجزئیات کرد.

اِوا جاکوبوسکا-کوک | تصویر متعلق به سایت موزه گوگنهایم است
طراحیهای او ملهم از تزئینات دقیق مساجد با مهارتها و فنون سنتی است. در مورد گویهای آینهکاری، او تحتتأثیر زندگی روزمره در شهرش بود. ایدهی گوی آینهکاری اینگونه در منیر شکل گرفت؛ او گروهی از کودکان را در خیابانهای تهران مشغول بازی فوتبال دید. با نگاه کردن به توپهای فوتبال که بر فراز ماشینش به پرواز درآمده بودند، به این فکر کرد که این شمایل، یک چارچوب فوقالعاده برای موزائیک خواهد ساخت. یک عکس معرکه از منیر وجود دارد که یکی از گویهای آینهکاری خود را به هوا پرتاب میکند. حرکات ثبتشده در گوی، دقیقاً همان چیزی است که حین تماشای آن مسابقهی فوتبال توجهش را جلب کرد. گویهای آینهکاری با شکلی که نماد و نشانهای از روشنایی روح هستند، تجربهای بینظیر در مجسمهسازی را رقم میزنند.
آثار درخشان و چشمنواز منیر تحتتأثیر خاطرات او از ایران و سنتهای سرزمین مادریاش است. او در سال 1301 در خانوادهای مرفه و مدرن به دنیا آمد. از اولین سالهای زندگی به اشتیاقش نسبتبه هنر پی برد و همواره رؤیای رفتن به پاریس را در سر میپروراند. با این حال جنگ جهانی دوم برنامههایش را تغییر داد و منیر در سال 1324 ایران را به مقصد نیویورک ترک کرد. آنجا در حوزهی تصویرسازی مد به مطالعه و کار مشغول شد و با هنرمندان زیادی در ارتباط بود. در سال 1336 با نگاهی نو به ایران بازگشت. او در جستوجوی گنجینههای تاریخی و هنری به سراسر ایران سفر کرد و به جمعآوری اشیایی پرداخت که در آن زمان ارزش چندانی نداشتند؛ مثل نقاشیهای قاجاری پشتشیشه، جواهرات ترکمن و قطعات معماری خانههای قدیمی که رو به نابودی بودند. او همچنین به جمعآوری نقاشیهای قهوهخانهای پرداخت؛ نقاشیهایی که صحنههای حماسی از داستانهای کهن را به تصویر میکشیدند. منیر جمعآوری این اشیا را راهی برای حفظ روح بینقص ایران میدانست. او میخواست با یافتن زیبایی در همهجا، در حد توان خود جلوی تباهی را بگیرد. عشق منیر به ایران و سنتهایش در جزئیات موزاییکها و طراحیهایش و در بازی رنگ، نور، هندسه و بازتاب آثارش مشهود است.
هنر بیزمان او ما را مجاب میکند که لحظهای بیحرکت بایستیم، در لحظه حضور داشته باشیم، به بازتاب تکهتکهشدهی وجودمان نگاه کنیم و از آنچه میبینیم غرق در شگفتی شویم.

منیر شاهرودی فرمانفرمائیان | توپ آینهای | 1353 | آینه روی توپ گچی | 19 × 19 × 19 سانتیمتر
تصاویر استفاده شده در متن متعلق به سایت گوگنهایم است.
منبع: www.guggenheim.org