icon2
اتصال اینترنت خود را بررسی کنید.

نگاهی به نمایش «نهان بر عیان» در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران

نویسنده : ساله شریفی

«نهان بر عیان» عنوان نمایش پروژه‌ای تحقیقاتی‌‌ و حاصل تأمل شهریار حاتمی‌‌ در نگارگری ایران است. موزه‌ی هنرهای معاصر تهران تا 29 آذرماه 1400 میزبان این پژوهش ارزشمند است.

نمای چیدمان از نمایش «نهان بر عیان» در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران | تصویر متعلق به صفحه‌ی پروژه‌ی «نهان بر عیان» در اینستاگرام است.

ابتدا به‌طور خلاصه به ویژگی‌های «نهان بر عیان» اشاره می‌شود:

  • ایجاد تغییر زاویه‌ی دید در نگریستن به نقاشی کهن ایران،
  • بررسی دقیق و منطقی نگاره‌های مورد پژوهش،
  • رمزگشایی از آنچه در هنر ایران به‌کرات بداهه شمرده شده است،
  • دوری از پاسخ‌های ماورایی در برابر پرسش‌هایی از نگارگری ایران،
  • توجه و استفاده از آرای ریاضی‌دانان در مسیر پژوهش،
  • انواع بازآفرینی، چه به شکل حجم و چه انواع تصاویر دو بعدی برای شرح موضوع،
  • ارائه‌ی منظم و درخور توجه، همانطور که از محتوای این اثر پژوهشی انتظار می‌رود،
  • و نهایتاً بازخوانی و جمع‌بندی 120 نسخه در یک بازه‌ی 300 ساله از نسخه‌ی جامع‌التواریخ رشیدی تا شاهنامه‌ی شاه عباسی.

خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی (718- 648 هـ. ق) شاخص‌ترین چهره‌ی ایرانی عصر مغول بود. او در دورانی که وزیر غازان خان بود، نوعی شهرک علمی ـ فرهنگی، دانشگاه یا چیزی بینابین این‌ها را به‌شکلی آرمانشهرگونه با نام رَبع رشیدی بنا کرد. هدف از ایجاد رَبع رشیدی احیای علم و فرهنگ در ایران پس از ویرانی بود. خواجه این منطقه را وقف کرد و هزینه‌های آن را از منابع شخصی‌اش تأمین کرد. بعد از خواجه رشیدالدین، رَبع رشیدی هم دیری نپایید. در رَبع رشیدی هدف اصلی هنر نبود اما تولید پرشمار کتاب به خطاط و نقاش، جدول‌کش، کاغذساز، صحاف و جلدساز نیاز داشت و همین نقطه‌ی آغازی بود که منجر به اعتلای نگارگری ایران شد. با توجه به حضور اندیشمندان، پزشکان، ریاضی‌دانان و هنرمندانی از ایران و بیزانس و حتی شرق در رَبع رشیدی، این گردهم‌آیی در شیوه‌ی خلق تصاویر آن دوران اثربخش بود. این توضیح درباره‌ی رَبع رشیدی از آن‌جهت بود که آشکار شود دقیقاً از همان حوالی‌ است که می‌توان مطالعه‌ی مهندسی تصویر در نقاشی ایرانی را آغاز کرد.

نمای چیدمان از نمایش «نهان بر عیان» در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران | تصویر متعلق به صفحه‌ی پروژه‌ی «نهان بر عیان» در اینستاگرام است.

مواجهه‌ و نگاه ما به نگارگری همواره با هاله‌ای از معنویت، عرفان و امور آن‌جهانی همراه بوده است؛ که لزوماً غلط نیست و حتی در مواردی زیبا هم هست! معمولاً در نظر موافقان خوانش آن‌جهانی، نگاره‌هایی با موضوعات مذهبی هم این نگاه معنوی را تشدید می‌کنند.

از طرفی عموم کتاب‌ها و تحقیقاتی که در باب نگارگری منتشر شده محدود به شرح مکاتب و شاخصه‌های تصویری هر مکتب است و اگر اشاره‌ای به هندسه‌ی نقاشی ایرانی‌ هست، گذراست و جامع نیست. اما در پژوهش شهریار حاتمی اساساً با نگاهی تازه، ریاضی‌وار و این جهانی مواجهیم که اگر پرداختن به این شیوه‌ی تحلیل برای اولین‌بار نباشد، قطعاً در انسجام و بسط موضوع یگانه است.

یکی از مهمترین جنبه‌های «نهان بر عیان» تشریح لایه‌به‌لایه‌ی نگاره‌های مورد پژوهش است. به‌طوری که از کاغذسازی و نسبت‌های زمینه آغاز می‌شود و عنصربه‌عنصر در تصویر جلو می‌آید. در لایه‌ی نخست تأکید بر این امر که اندازه‌ی نقاشی اساساً به دلخواه هنرمند نبوده و طبق تناسباتی مبتنی بر ریاضیات انجام می‌شده بسیار قابل‌تأمل است. سپس حاتمی با شرحی مفصل در تمام اجزاء تصویر، قاعده‌مندی نگاره‌ها را مطرح می‌کند: جدول‌کشی، انتقال طرح، رنگ‌گذاری و بازخوانی تمام لایه‌ها بر اساس هندسه و ریاضیات.

شهریار حاتمی | تشریح لایه‌بندی‌های تصویر | ۱۷۰ × ۲۴۳ میلیمتر

اجرای سه‌بعدی نگاره‌ها ایده‌ی هوشمندانه‌ی شهریار حاتمی در «نهان بر عیان» است. مشاهده‌ی این سازه‌های حجمی انگار قفلی از بدنه‌ی نگارگری ایران باز می‌کند؛ قفلی با نام عمق‌نمایی یا همان پرسپکتیو. او نسخه‌های آغازین پژوهش را در دو تا سه لایه‌ی مجزا تشریح می‌کند، اما در نگاره‌های پیچیده‌ای که برای مثال حاصل مکتب هرات یا تبریز‌ هستند، با کنار هم چیدن شکل سه‌بعدی اجزای تصویر، نوعی بازآفرینی پرسپکتیو از منظر چشم انسان و با اصول غربی پرسپکتیو را انجام می‌دهد، نه آنچه در نگارگری ایرانی به آن پرداخته شده است. در واقع آنچه در مینیاتور ایران می‌بینیم چیدمانی از پایین به بالاست و شکل غربی آن در سطح (پهنه) است. برای شرح بهتر این تفاوت می‌توان اینطور گفت که نقاشی غربی در بازنمایی واقعیت می‌کوشد و نگارگری ایران حقیقت را تصویر می‌کند. به این‌معنا که در شکل غربی‌ اگر درختی سه‌متر ارتفاع دارد، همان درخت در فاصله‌ای دورتر ده‌سانتی‌متر دیده می‌شود و این واقعیت درخت از منظر انسانی در هنر غرب است. اما همان درخت سه‌متری در هنر ایران حقیقتش را حفظ می‌کند؛ یعنی ما با دور شدن از درخت لزوماً شاهد کوچک شدنش نیستیم. این مسئله در سازه‌های سه‌بعدی «نهان بر عیان» به خوبی شکافته شده که حاصل درک و شرح دقیقی‌ است از عمق‌نمایی در نگارگری ایران.

شخصاً این پژوهش و اساساً این‌دست تحقیقاتی که به هنر کهن ایران می‌پردازند را از واجبات مطالعاتی امروز هنر در این سرزمین می‌دانم. شهریار حاتمی در آراء و نظراتش قاطع است و قطعیتش حاصل گستره‌ی مطالعاتی‌ او است. او جایی بیان می‌کند که بر نام‌گذاری مکاتب بر اساس محل خلقشان ایراد وارد است و این اشخاص بودند که با درک صحیح‌ از هندسه و اصول، نسبت‌به دیگر هنرمندان هم‌عصرشان نقاشی ایران را به پیش بردند. شایسته است نشانه‌گذاری ادوار نقاشی ایران با نام هنرمندان شناخته شود. این مسئله‌ای قابل‌بحث است و استدلال شهریار حاتمی هم به قدر کفایت محکم است. صد البته که نتیجه‌گیری‌های «نهان بر عیان» حاصل شک و بازخوانی‌ است، و همواره می‌توان شک کرد و موضوعات را چندباره واکاوی کرد؛ اما چه بهتر که همیشه اگر نقدی وارد می‌شود با پشتوانه وارد شود و نه از سر خیالات!

 

 

 

bktop